ژانر علمی تخیلی یکی از محبوب ترین ژانرهای ادبیات است و مطمئناً یکی از ژانرهایی است که بیشترین تأثیرات فرهنگی را گذاشته است. بنابراین سؤالی که مطرح می شود این است که چه چیزی داستانهای علمی تخیلی را برای خوانندگان جذاب می کند و چگونه نویسندگان می توانند از این دانش در جهت ایجاد شاهکارهای علمی تخیلی خود استفاده کنند؟
در این مطلب به بررسی این موضوع می پردازم که چرا ژانر علمی علمی آنقدر تأثیرگذار است و 3 قانون طلایی را که منجر به یک داستان علمی تخیلی عالی می شود، ارائه می کنیم. البته، قبل از هر چیز در رابطه با مواردی که در این ژانر بهتر است بکار نرود صحبت می کنیم.
ژانر علمی تخیلی ترکیب روبات ها با ژانر فانتزی نیست
تقریبا از هر کسی بپرسید که یک اثر علمی تخیلی را نام ببرد احتمالاً "جنگ ستارگان" را مثال میزند. وجود سفینه های فضایی، بیگانگان فضایی، روبات ها، اختراعات مربوط به آینده این اثر را از نظر خیلی ها در ژانر علمی تخیلی قرار می دهد. مشکل این است که اکثر نویسندگان داستان های علمی تخیلی مخالف این نظر هستند و ادعا می کنند این فیلم ها به ژانر فانتزی تعلق دارند. بنابراین تفاوت این دو در چیست؟
داستان های علمی تخیلی فقط داستان هایی در مورد علم هستند. این علم ممکن است اختراع شود، و ممکن است از هر نوعی باشد: علوم سیاسی، روانشناسی و جامعه شناسی، الکترونیک یا نوعی که با آزمایش سرو کار دارد، اما همه داستان های علمی تخیلی حول یک سؤال اصلی "چه می شود اگر ..." قرار دارند و داستان به این پرسش می پردازد.
به همین دلیل است که بسیاری از نویسندگان برجسته علمی تخیلی، نام این ژانر را دوست ندارند. ژانر علمی تخیلی می پرسد و در واقع یک مطالعه ساختگی از یک تز اصلی است. کتاب "آیا آدممصنوعیها خواب گوسفند برقی میبینند؟" از فیلیپ كِی. دیك این سوال را می پرسد که چه می شد اگر آدممصنوعیها به اندازه انسانها از نظر عاطفی پیچیده بودند؟ این تز برای کشف نحوه تعریف ما از احساسات و حافظه به کار می رود و درک ما از انسان بودن را مورد بررسی قرار می دهد.
پیشگام در ژانر داستان های علمی تخیلی اچ. جی. ولز با کتاب هایی مانند "ماشین زمان" و "جنگ دنیاها" است. این کتاب ها به موضوعاتی پرداخته اند که وقوع آن ها بسیار بعید به نظر می رسد یا در واقع غیرممکن هستند، اما آنها روش هایی برای کشف احتمالات، ماهیت انسانی و نحوه واکنش مردم به موارد خاص هستند.
- مارگارت اتود
با این وجود فیلم های "جنگ ستارگان" بر اساس این نوع تز ساخته نشده است. داستان فیلم در مورد یک شوالیه جِدای است که در تلاش برای نجات شاهزاده خانم است. در این داستان شاید ستاره پیما و جنگ با شمشیرهای لیزری وجود داشته باشد، اما از فناوری آینده هرگز به عنوان دوربینی برای بررسی دنیای خودمان استفاده نمی شود. این بدان معنا نیست که تخیل نمی تواند در مورد وضعیت انسان اظهار نظر کند، یا اینکه ژانر معتبری نیست که مفاهیم قابل ارائه ی زیادی داشته باشد، بلکه ژانر فانتزی این کار را با روشی کاملا متفاوت نسبت به ژانر علمی تخیلی انجام می دهد. صرفاً وجود روبات ها و بیگانگان فضایی نمی تواند یک داستان فانتزی را به داستان علمی تخیلی تبدیل کند.
قانون شماره 1 : تز خود را بشناسید
اگر فقط می خواهید در مورد سرزمین ها و شخصیت های عجیب و غریب بنویسید هیچ ایرادی ندارد، اما به احتمال زیاد ژانر داستان شما فانتزی در فضا خواهد بود. در کتاب "ماشین زمان" اثر اچ. جی. ولز، قهرمان داستان با دو نژاد روبرو می شود، نژاد به ظاهر بی رحمانه و زیر زمینی مارلاک ها، و نژاد زیبا اما بی روح اِلواها یا بالازمینیها. در حالی که می توان این را به شیوه های مختلفی تفسیر کرد، اما این مطلب غیرقابل انکار است که ولز از این دو نژاد برای اظهار نظر در مورد سیاست های مربوط به ظاهر و حتی کار استفاده می کند. درک قهرمان داستان از روابط دو نژاد که مدام در حال تغییر است، انتقاد از دنیای مدرن است.
سؤالی که ولز می پرسد این است "اگر تکامل ما مطابق با رفتار اجتماعی فعلی ما ادامه یابد چه می شود؟ "نتیجه گیری به بهترین نحو به خواننده واگذار شده است، اما همین کافی است که بگوییم مطلوب نخواهد بود.
بنابراین هدف شما از خلق دنیای داستانتان چیست؟ به چه موضوعی می پردازید؟ از بخش "علم" ژانر علمی-تخیلی به عنوان یک رویکرد و نه یک موضوع استفاده کنید. از دنیای خود به عنوان یک مطالعه موردی استفاده کنید، تقریباً همانند یک آزمایش، که نکات مورد نظر شما را به خواننده ثابت می کند.
البته داستانها بیش از یک مطلب را در بر می گیرند، اما در هنگام نوشتن در ژانر علمی تخیلی محوری کردن آن فواید زیادی خواهد داشت. دانستن هدفتان از دنیای داستانی شما جلوی تناقضات را می گیرد. در کتاب "1984" اثر جورج اورول جزئیات بسیاری از یک دولت فاشیستی ارائه شده است. دیدگاه هایی مربوط به سرگرمی، لباس، رفتار و ادبیات در همه جای داستان پراکنده شده است و جهانی را برای خواننده متصوّر می کند که بخش های مختلفش با هم کاملاً سازگار است.
اورول از این جهت توانسته است این تصور را ایجاد کند که از ابتدا تصور روشنی از فلسفه جامعه دارد: "چه می شود اگر دولتی سعی کند با از بین بردن حق انتخاب، به قدرت خود بیافزاید ؟" جزئیاتی که در داستان آمده است همگی توسط خواننده پدیرفته می شود زیرا همگی در خدمت این ایده هستند.
ایده خود را روشن کنید. سوال شما چیست، و جوابتان چیست؟ لازم نیست آنها را برای خواننده کاملاً مشخص کنید بلکه باید برای خود شما پاسخ به این سؤالات روشن باشد. آنها را بنویسید و آنها را در فضای کاری خود بچسبانید. هر بار که به دنبال جزئیاتی در رابطه با دنیای خود یا شخصیت ها هستید به این فکر کنید که چگونه بر اساس آن سؤال در واقعیت عمل می کنند.
قانون شماره 2 : تحقیق کنید
وقتی سؤال خود را مشخص کردید، وقت آن است که به پاسخ به آن بپردازید. مارگارت اتوود در مورد رمان خود با عنوان "داستان ندیمه" چنین ادعا می کند:
در این کتاب چیزی وجود ندارد که مبتنی بر اتفاقی که قبلاً در تاریخ یا کشور دیگری رخ داده است نباشد، یا اینکه اسناد و مدارکی در تأیید آن در دسترس نباشد.
براساس این سؤال که "چه اتفاقی می افتد اگر توانایی تولید مثل بسیار کم شود؟" ، در میان سؤالات دیگر، اتوود یک جامعه را در آینده توصیف می کند که زنانی که قادر به فرزندآوری هستند همانند دارایی به بالاترین و تأثیرگذارترین پیشنهاد دهنده فروخته می شوند. او با استفاده از دانشی که در مورد رفتار دینی بنیادگرایانه با زنان دارد و همچنین تاریخ برده داری و جنگ، دنیایی را ساخته است که واقعی بنظر می رسد زیرا بر اساس درک واقعی از سوء رفتار و تنفر نسبت به زنان ایجاد شده است.
موضوع شما می تواند این باشد که اگر در دهه پنجاه با بیگانگان فضایی روبرو می شدیم چه اتفاقی رخ می داد؟ یا اینکه اگر همه ما یک شبه ناشنوا می شدیم چه می شد؟ در هر صورت سؤال شما هر چه باشد اطلاعات واقعی در آن مورد وجود خواهد داشت و می توانید تحقیق کنید که شرایط مشابه در گذشته چگونه پیش رفته اند. مثلاً در گذشته ما چه اتفاقاتی افتاد هنگامی که فرهنگ های جدید با هم روبرو شده اند؟ یا اینکه به دست آوردن یا از دست دادن یک حس چه تأثیری می گذارد؟ این که آیا نیروی اشغالگر، بیگانگان فضایی باشد یا گیاهان جهش یافته در هر صورت، ما سوابق زندگی تحت اشغال را داریم. شرح بهترین و بدترین رفتارهای بشری به اشکال بی شمار در دسترس است.
این جزئیات هستند که به داستان علمی تخیلی شما رنگ و لعاب می دهند و دنیای داستانی شما را واقعی جلوه می دهند و به موضوع شما اعتبار می بخشند. هرچه تحقیق بیشتری در زمینه انتخابی خود انجام دهید، ایده های بیشتری خواهید داشت. مثلاً انواع مختلفی از مارمولک ها وجود دارند که خود را به عنوان ماده جا می زنند تا از نرهای آلفا در امان باشند، یا انواعی از پرندگان هستند که تخم های خود را در لانه های دیگر پرندگان مخفی می کنند، و ماهی هایی که دهانشان را همانند سوراخی باز نگه می دارند تا طعمه ها به داخل دهانشان شنا کنند. هر چقدر هم بیگانگان، هیولاها و چیزهای دیگری که ایجاد می کنید عجیب باشند، جزئیات واقعی وجود دارد که می توانید آنها را کشف کنید.
قانون شماره 3 : از چیزهای جدید نترسید
ژانر علمی تخیلی سؤالات بزرگی می پرسد و می داند در مورد چه چیزی صحبت می کند. این ژانر شاید شجاع ترین ژانر باشد، نه تنها همگام با مخاطب یا دوره زمانی خود پیش می رود بلکه آینده را نیز پیش بینی می کند. به همین دلیل ضروری است که از خود بپرسید چه چیز جدیدی در مورد داستان شما وجود دارد.
شاید این مطلب درست باشد که تقریباً همه داستان ها از قبل گفته شده اند، اما هر روز روش های جدیدی برای بررسی شرایط انسانی وجود دارد. رسانه های اجتماعی در مورد بشریت به ما چه می گویند، و در آینده چگونه می تواند به نظر برسد؟ حقیقت غم انگیز ژانر علمی تخیلی در این است که اغراق گذشته، حقیقت امروز است. "فرانکنشتاین" اثر مِری شلی (که اغلب به عنوان اولین رمان علمی تخیلی توصیف می شود) ایده ایجاد زندگی غیر طبیعی را از منظر دوران ویکتوریایی مورد بررسی قرار می دهد و بینش جالب و هوشمندانه ای را ارائه داده است، اما کتاب “هرگز رهایم مکن” اثر کازوئو ایشی گورو از منظر نویسنده ای نوشته شده است که نه تنها در مورد شبیه سازی نظریه پردازی می کند بلکه در دنیایی زندگی می کند که اینکار قبلاً انجام شده است.
چه چیزی در مورد سؤالات شما، جدید یا منحصر به فرد است؟ حتی اگر این فقط یک روش جدید برای ارائه نظریه شما به مخاطبان باشد نیز کافی است، اما مشخص کردن مواردی که شما در این بحث ارائه می دهید به شما کمک می کند تا بر نکات مناسبی تأکید کنید.
قدردان مخاطبان خود باشید
ژانر علمی تخیلی اغلب اولین حرکت برای ایده های جدید است. حتی هنگامی که امکان هوش مصنوعی واقعی را مورد بررسی قرار می دهیم، به مطالب گسترده ای در مورد مسائل اخلاقی حاصل شده از آن دسترسی داریم. مخاطب ژانر علمی تخیلی دارای انتظارات زیادی است و اگر بتوانید درک کنید که انتظار آن ها چیست، آنها بهترین هوادارانی خواهند بود که هر نویسنده ای آرزوی آن را خواهد داشت.
نوشتن در مورد دنیاها یا جوامع دیگر می تواند بسیار دشوار باشد، به خصوص هنگامی که باید تجربیات و تعصبات خود را کنار بگذارید.
آیا شما طرفدار ژانر علمی تخیلی هستید؟ نخستین داستان علمی تخیلی شما چه بود و بر دیدگاه شما چه تاثیری داشت؟ نظرات خود را در بخش دیدگاه ها به اشتراک بگذارید.
مطالبی که در سایت "فصل یک" قرار می گیرند و همچنین امکانات سایت همه حاصل تلاش، صرف هزینه و وقت فراوان است. در صورتی که تمایل داشته باشید می توانید به سایت "فصل یک" به شیوه های مختلف یاری نمایید تا بتوانیم مطالب و امکانات بیشتری برای شما کاربران عزیز فراهم کنیم.