از داستانهای عامیانه گرفته تا اسطورههای ماوراءالطبیعه، روایتهایی که بهخوبی بازگو شده اند توانسته اند در میان فرهنگها و در طول نسلها منتقل شوند. در دنیای امروز، اکثراً با یکی از این چهار شکل داستانپردازی آشنا شدهایم: داستان گفتاری، رمان (یا داستان کوتاه)، تئاتر زنده و داستانهای فیلمبرداری شده. در انواع رسانهها، داستانهایی که پابرجا میمانند، داستانهایی دارای ساختار روایی قوی و جذاب هستند.
ساختار روایی چیست؟
ساختار روایی (Narrative Structure) - که ساختار داستان، خط داستانی یا خط پیرنگ نیز نامیده میشود - چارچوب ساختاری یک داستان است. داستانها یک آغاز، یک میانه و یک پایان دارند. وقتی هر سه این بخشهای داستان به تنهایی جذاب باشند، و در هماهنگی با یکدیگر نیز خوب عمل کنند، روایتهایی روان و جذاب خواهیم داشت.
۵ نوع ساختار روایی
با گذشت زمان، رماننویسان، نمایشنامهنویسان و فیلمنامهنویسان روشهای خاصی را برای قالببندی یک روایت ارائه دادهاند. این تکنیکهای روایی در نحوه ارائه توالی رویدادها متفاوت هستند، اما ثابت شده است که هر چارچوب ابزاری مفید برای نویسندگانی است که آن را به کار میگیرند. در اینجا پنج الگوی ویژه قدرتمند برای ساختار پیرنگ یک داستان آورده شده است:
۱. ساختار پیرنگ خطی
در یک کتاب، نمایش، فیلم یا قسمت تلویزیونی با ساختار طرح خطی، وقایع به ترتیب زمانی ارائه میشوند. این بدان معنا نیست که شخصیتها نمیتوانند گذشته را به یاد بیاورند - بهعنوان مثال، شخصیت اصلی ممکن است یک فلش بک داشته باشد - اما هر عنصر غیر زمانی بهوضوح مشخص میشود. اکثر کتابها، نمایشها، فیلمها و سریالهای تلویزیونی از یک ساختار داستانی خطی استفاده میکنند. نویسندگانی مانند دن براون و مارگارت اَتوود از طرحهای خطی با تأثیرگذاری عالی استفاده میکنند.
۲. ساختار پیرنگ غیرخطی
در این ساختار داستانی، رویدادهای پیرنگ خارج از توالی زمانی آنها معرفی میشوند. صحنه اول یک کتاب یا فیلم غیرخطی ممکن است در واقع آخرین اتفاقی باشد که از نظر زمانی رخ میدهد. داستانهایی که خارج از نظم گفته میشوند، میتوانند در ابتدا مخاطب را گیج کنند، اما وقتی داستان به قسمت گرهگشایی خود برسد و رشتههای داستان به هم گره می خورند، این داستانها میتوانند بسیار جذاب باشند. "سلاخ خانه شماره پنج" اثر کرت وانهگت یک داستان کاملاً غیرخطی است. نویسندگانی مانند جویس کارول اوتس و ویلیام فاکنر نیز به همین ترتیب برای روایتهای غیرخطی شان تحسین میشوند.
۳. ساختار پیرنگ موازی
در یک ساختار داستانی موازی، چندین داستان به طور همزمان آشکار میشوند. گاهی اوقات این داستانها با آنها تلاقی میکنند - مانند کتاب "داستان دو شهر" اثر چارلز دیکنز - و گاهی هم تلاقی بین داستانها وجود ندارد - مانند کتاب "زبان شهردار" اثر ناتانیل ریچ.
۴. ساختار داستانی مدور
در این ساختار، داستان از همان جایی که آغاز شده به پایان میرسد، زیرا وقایع در نهایت به تصویر، واقعه یا صحنهای بازمیگردند که داستان را آغاز کردهاند. ساختارهای دایرهای شکل یا مدور در تمام سطوح نوشتاری پیدا میشوند، بهعنوان مثال "موشها و آدمها" اثر جان اشتاین بک از این ساختار روایی استفاده شده است.
۵. ساختار پیرنگ تعاملی
در یک ساختار داستانی تعاملی، داستان با خواست خواننده یا بیننده سازگار میشود. یکی از این نمونهها مجموعه کتابهای کودکان "ماجراجویی خود را انتخاب کن" است که در آن خوانندگان بسته به اینکه به کدام صفحه مراجعه میکنند، داستانهای مختلفی را تجربه میکنند.
۴ نکتهای که باید هنگام ایجاد یک ساختار روایی در نظر بگیرید
کمتر نویسندهای داستان یا فیلمنامه خود را حول یک ساختار داستانی برنامهریزی میکند. در عوض آنها ابتدا عناصر دیگر را در نظر میگیرند و فقط پس از پاسخ به چندین سؤال اصلی، ساختار پیرنگ داستان خود را انتخاب میکنند.
۱. قوس شخصیت اصلی داستان چیست؟
به این فکر کنید که میخواهید شخصیت اصلی داستان شما چه تغییراتی را تجربه کند و چه مجموعهای از وقایع این تغییر را امکانپذیر میکند. بیشتر خوانندگان و بینندگان بیشتر از همه به رشد و توسعه شخصیت اهمیت میدهند. این عنصر قبل از اینکه به نحوه روایت داستان خود برسید، باید قوی باشد.
۲. آیا راوی بهصورت اولشخص است یا سومشخص؟
روایت با زاویه دید سومشخص برای نویسندگان انعطافپذیری بیشتری را ایجاد میکند. درجهای از دانای کل بودن را اجازه میدهد که روایتهای موازی، دایرهای و غیرخطی را امکانپذیر میکند. اگر شدیداً احساس میکنید که داستان شما باید با زاویه دید اولشخص گفته شود، معمولاً بهتر است که یک ساختار داستانی خطی داشته باشید - اما به یاد داشته باشید که هنوز هم میتوانید از فلش بک و مونولوگ (تک گویی) درونی زیادی استفاده کنید.
۳. عمده وقایع داستان چیست؟
مشخص کنید که نقطه شروع، رویداد برانگیزنده، کنش صعودی، نقاط عطف، نقطه اوج، کنش نزولی و گرهگشایی نهایی شما چه خواهد بود. هر یک از این قسمتهای روایت بهعنوان نقاطی عمل میکنند که به داستان شما استحکام میبخشند. از خود بپرسید که آیا آنها میتوانند در یک ساختار داستانی غیرسنتی وجود داشته باشند؟ اگر پاسخ مثبت است، شروع به داستانپردازی غیرخطی کنید. اگر این کار را بهدرستی انجام دهید، داستان شما میتواند در میان رقبای خود برجسته شود.
۴. چند دیدگاه وجود دارد؟
گاهی اوقات یک داستان خوب بهتر است از طریق چندین زاویه دید بیان شود. مشاهده دنبالهای از حوادث از طریق شخصیتهای مختلف، خواننده را درگیر خود میکند. ویلیام فاکنر این کار را در رمانهای غیرخطی خود مانند "گوربهگور (جان که میدادم)" انجام میدهد. ساختار موازی همچنین به نمایش چندین دیدگاه کمک میکند.
۳ نکته برای نحوه ساختن یک ساختار داستانی
هنگامی که به برخی از سؤالات اصلی در مورد شخصیتهای خود، داستان اصلی خود و یا شاید یک یا دو داستان فرعی پاسخ دادید، آماده هستید که کل داستان را به یک ساختار داستانی ثابت اختصاص دهید. در اینجا چند روش سازنده برای انجام آن آورده شده است.
۱. روایت خود را در یک ساختار سهپردهای سازماندهی کنید.
داستانها را میتوان به هر تعداد پرده تقسیم کرد، اما سه پرده نسبتاً استاندارد است. (مثلاً در یک فیلمنامه نیم ساعته تلویزیونی، تبلیغات را بهعنوان وقفه بین هر پرده در نظر بگیرید.) داستان خود را به یک مقدمهچینی و یک رویداد برانگیزنده در اولین پرده، یک کنش صعودی که به نقطه اوج میرسد در پرده دوم و یک اوج که در آخرین پرده به گرهگشایی میرسد تقسیم کنید. با تقسیم تقریبی داستان خود به این روش، ممکن است دریابید که به پردههای بیشتری احتیاج دارید.
۲. آنچه خوانندگان و مخاطبان شما درباره شخصیتهای شما باید بدانند و زمان آن را مشخص کنید.
ویژگیهای خاص یک شخصیت و داستان گذشته آن شخصیت ممکن است عناصر خاصی باشد که شما میخواهید با گذشت زمان آشکار کنید - شاید از طریق یک ساختار داستان غیرخطی. یا شاید شخصیتهای خاصی وجود دارد که میخواهید مخاطب شما از همان ابتدا کاملاً آنها را درک کنند. اطمینان حاصل کنید که رشد شخصیت بهطورکلی بهخوبی انجام میشود.
۳. چیزی را از قلم نندازید.
هنگام نوشتن، باید مطمئن شوید که چیزی از قلم نیفتد. اگر سؤالاتی را در ذهن خوانندگان خود ایجاد کردید، مطمئن شوید که به آنها پاسخ میدهید. به یاد داشته باشید که بخشی از یک داستاننویسِ خوب بودن، انجام کمی "کنترل کیفیت" است. خواننده یا بیننده شما لازم نیست هر داستانی را که انتخاب میکنید دوست داشته باشد، اما او همیشه میخواهد اطمینان داشته باشد که شما، بهعنوان داستانگو، بهخوبی به همه شخصیتها و خطوط داستانی معرفی شده پرداختهاید.
مطالبی که در سایت "فصل یک" قرار می گیرند و همچنین امکانات سایت همه حاصل تلاش، صرف هزینه و وقت فراوان است. در صورتی که تمایل داشته باشید می توانید به سایت "فصل یک" به شیوه های مختلف یاری نمایید تا بتوانیم مطالب و امکانات بیشتری برای شما کاربران عزیز فراهم کنیم.