داستان سریال *بریکینگ بد* در قسمت اول با معرفی والتر وایت، یک معلم شیمی در نیومکزیکو آغاز میشود. والتر در نیمهی عمر خود با چالشهای زیادی در زندگی دست و پنجه نرم میکند. او درحالی به خانوادهاش مینگرد که مشکلات مالی برایشان روزبهروز بیشتر میشود. درآمد معلمی والتر ناکافی است، و او برای تکمیل بودجه خانوادگی، در کارواش محلی نیز کار میکند.
روز تولد پنجاه سالگی والتر، هنگامیکه در آزمایشگاه مدرسه در حال کار با دانشآموزان است، به حالت گیجی و ماتم فرو میرود. او به وضوح با زندگی تکراری و بدون هیجان خود نارضایتی دارد. بعد از مدرسه، به همراه خانوادهاش - همسرش اسکایلر که باردار است و پسر نوجوانش والتر جونیور که با فلج مغزی مواجه است - جشن مختصری میگیرند. برادر شوهرش هنک، که یک مامور مبارزه با مواد مخدر است، با تعریفهایی از هیجان شغلی خود، توجه والتر را جلب میکند.
اندکی بعد، والتر ناگهان در کارواش دچار حملهای شدید میشود و به بیمارستان منتقل میگردد. پزشکان پس از انجام آزمایشها به او میگویند که به سرطان ریه مرحله چهارم مبتلاست، و پیشبینی میکنند که زمان زیادی برای زندگی ندارد. این خبر تکاندهنده والتر را به شوک میبرد و آینده تاریکی برای خانوادهاش در ذهن او ترسیم میشود.
در حالی که والتر با شوک و نگرانیهایش دست و پنجه نرم میکند، او تصمیم میگیرد با هنک در یکی از عملیاتهای مبارزه با مواد مخدر همراه شود تا شاید هیجانی را تجربه کند. این عملیات منجر به دستگیری تولیدکنندگان متافتامین محلی میشود، و از قضا یکی از دانشآموزان سابقش، جسی پینکمن، موفق به فرار میگردد. والتر که حالا هدفی جدید یافته و با دستاوردهای جسی برای کسب درآمد آشنا شده است، تصمیم میگیرد با او تماس بگیرد.
والتر به جسی پیشنهاد همکاری میدهد؛ او دانش شیمی خود را برای تولید متافتامین با کیفیت و خلوص بالا به کار میگیرد، در حالی که جسی راههای توزیع را پیدا میکند. والتر از این راه نیت دارد تا پیش از مرگ، برای خانوادهاش پشتوانه مالی مناسبی فراهم کند تا آنان بدون دشواری به زندگی خود ادامه دهند.
پس از تصمیم والتر و جسی برای شروع تولید، آنها یک کاروان کوچک تهیه میکنند تا به عنوان آزمایشگاه سیار از آن استفاده کنند. در اولین تجربه مشترک، والتر با دقت و مهارت بالا موفق به تولید متافتامینی با خلوص بیسابقه میشود.
ماجرای والتر و جسی در این نقطه به آغاز مسیری پرماجرا و خطرناک ختم میشود، جایی که والتر به عنوان هایزنبرگ وارد دنیای تاریک و پیچیده مواد مخدر میشود. این قسمت با حس تعلیق و چشماندازهای مبهم آینده شخصیتها به پایان میرسد.