آغوش تو...

آغوش تو...

fatmhwlyzadhf نویسنده : fatmhwlyzadhf در حال تایپ

داستان های مشابه

صداهای تو سرم تمومی نداره کم کم به مغزم و بعد به قلبم ...

عنوان رمان:سایه خلاصه رمان:خلاصه: داستان دختری شاد و خوشحال ...

دوستان این متن اولیس و هنوز ویرایش نشده ، امیدوارم با نظراتتون ...

ویوات ، طی اتفاقاتی با رو به رو شدن با واقعیت ها و افراد قاچاقچی و مافیا با آدرین اشنا می شود... آشنایی ویوات با آدرین زندگی اش را زیر و رو می کند... ویوات و آدرین معماهای زندگیشان را حل میکنند تا اینکه...

ژانرها: جنایی / عاشقانه / معمایی
تعداد فصل ها: 1 قسمت
تقویت مهارت های داستان نویسی جزئیات بیشتر اینجا کلیک کنید.