یه داستان ،یه راز...
7 بازدید | 0 پست
یه دنیای دیگه، پشت این کلمات پنهونه...
سلام دوستای خیال پرداز و داستان دوست!
من یکی از نویسنده های فصل یک هستم و دوتا داستان نوشتم که یکی در حال تایپ و هردو یه جورایی راز آلود و پر از رمز و سوالن... اگه دلتون می خواد وارد دنیایی بشین که هرچی جلوتر می رین ،بیشتر غرقش می شین، یه نگاهی به «خواب های مشترک» و «عکاس ماهر» بندازین.
«خواب های مشترک» داستانیه در باره ی خواب های که فقط یک رویا نیستن...
«عکاس ماهر» هم قصه ی یک آدمیه که پشت هر عکسش، یه راز تاریک خوابیده...
اگه خوندین، برام کامنت بزارین، حدس بزنین، نقد کنین یا فقط بگید حستون چی بود.
با خوندن، حمایت و معرفی این داستان ها بهم کمکم می کنین که با دلگرمی ادامه بدم.
اگه حتی یکی از جمله ها به دلت نشست،یعنی راهو درست اومدم. بیا بخون و بگو چی حس کردی!
seya Moon#
سلام دوستای خیال پرداز و داستان دوست!
من یکی از نویسنده های فصل یک هستم و دوتا داستان نوشتم که یکی در حال تایپ و هردو یه جورایی راز آلود و پر از رمز و سوالن... اگه دلتون می خواد وارد دنیایی بشین که هرچی جلوتر می رین ،بیشتر غرقش می شین، یه نگاهی به «خواب های مشترک» و «عکاس ماهر» بندازین.
«خواب های مشترک» داستانیه در باره ی خواب های که فقط یک رویا نیستن...
«عکاس ماهر» هم قصه ی یک آدمیه که پشت هر عکسش، یه راز تاریک خوابیده...
اگه خوندین، برام کامنت بزارین، حدس بزنین، نقد کنین یا فقط بگید حستون چی بود.
با خوندن، حمایت و معرفی این داستان ها بهم کمکم می کنین که با دلگرمی ادامه بدم.
اگه حتی یکی از جمله ها به دلت نشست،یعنی راهو درست اومدم. بیا بخون و بگو چی حس کردی!
seya Moon#