محصولات آموزشی فصل یک 728x90

7 مرحله در نوشتن یک داستان معمایی

7 مرحله در نوشتن یک داستان معمایی
۳ دی ۱۳۹۹ Fatemeh Monfared

خواندن یک رمان معمایی خوب مانند دختر گمشده (Gone Girl) می تواند تجربه ای بسیار رضایت بخش باشد. چنین داستانی جذاب، غافلگیرکننده و دارای پیچیدگی های خاص خود است. در این داستان ها معمولاً دنباله ای از نکات ریز بطور هوشمندانه ارائه می شود که خواندن چنین نوع داستان هایی را بسیار سرگرم کننده می کند. اگر علاقمند به نوشتن داستانی در این نوع ژانر داستانی هستید با ما در این مقاله همراه شوید.

1. بررسی تِم هایی که قبلاً در ژانر معمایی بسیار امتحان شده اند.

به بخش کتاب های معمایی کتابفروشی یا فروشگاه اینترنتی محبوب خود رجوع کنید و چند عنوان را برای بررسی انتخاب کنید. هنگام خواندن این کتاب ها بسیار دقت کنید. بهترین کتابهای معمایی به شما کمک می کنند که بتوانید تعلیق را در داستان های خود افزایش دهید، از تِم ها یا موضوعاتی که مکرر استفاده می شوند بطور مؤثری استفاده کنید تا بتوانید خوانندگان خود را در هنگام خواندن داستان خود هیجان زده نگه دارید.

نکته: پس از اینکه داستان را به پایان رساندید و از پایان داستان مطلع شدید، دوباره کل کتاب را از اول بخوانید و این بار قسمت هایی از کتاب را که نویسنده سرنخی را ارائه داده است مشخص کنید و هر جا نویسنده خواننده را گمراه کرده است را نیز علامت گذاری کنید.

ژانرهای فرعی محبوب معمایی

احتمالاً می دانید که قصد نوشتن چه نوع کتاب معمایی را دارید. با این حال، خواندن در ژانرهای فرعی مختلف و کسب درک خوبی از آن ها قبل از شروع کار می تواند مؤثر باشد. وقتی صحبت از ژانرهای فرعی معمایی می شود، بطور معمول منظور موارد زیر است:

ژانر معمایی دِنج (Cozy Mysteries)

در ژانر معمایی دِنج، روابط جنسی و خشونت در خارج از صحنه اتفاق می افتد، کارآگاه داستان یک شخص آماتور است و جنایت و کشف آن اغلب در شهرهای کوچک که افراد در آن از نظر اجتماعی نزدیک به هم هستند اتفاق می افتد. اگرچه جرم به طور معمول قتل است، اما هیچ خون و خون ریزی یا سر جدا شده در جعبه وجود ندارد! در نتیجه، به ندرت شاهدان یا اعضای خانواده ای که از نظر روحی آسیب دیده باشند در این داستان ها وجود دارد. مثالی از این نوع می توان به سری داستان های خانم مارپل نوشته آگاتا کریستی اشاره کرد.

رویه های پلیسی

رویه های پلیسی معمولاً متمرکز بر تحقیقات پلیس هستند. این داستان ها شامل کارهای قانونی مانند بازجویی از شهود و پزشکی قانونی می شوند. نوشتن چنین کتاب هایی به تحقیقات زیادی نیاز دارند تا برای خوانندگان باتجربه واقعی بنظر برسند و اصالت داشته باشند.

رمان های کارآگاهی نوآر (Noir detective novels)

"نوآر" ژانری در فیلم ها یا داستان های جنایی است که مشخصه اصل آن ها بدبینی، اعتقاد به سرنوشت و ابهام اخلاقی است. بیشتر افراد "نوآر" را با فیلم های سیاه و سفید این ژانر مرتبط می دانند، اما آیا می دانید رمان های ژانر نوآر قبل از فیلم ها بوده اند؟ شخصیت های دارای نقص و پیرنگ های پیچیده آنها، باعث ایجاد حس عدم قطعیت در خوانندگان می شود. (آیا بازپرس کار درستی انجام داد؟ آیا مجرم واقعاً شخصی شرور بود؟) این معما ممکن است در پایان حل شود، اما خود جرم به ندرت اینقدر سرراست است. مثال: پستچی همیشه دو بار زنگ می زند نوشته جیمز ام. کِین.

تعلیق

در یک داستان معمایی با تعلیق، مخاطرات زیاد و پیچش های داستانی غیرمنتظره روی می دهد، عناصری که توقف خواندن را تقریباً غیرممکن می کنند. این معما در طول داستان ایجاد می شود، سرنخ هایی برای افشای مقدار مناسب اطلاعات در طول داستان کاشته می شوند و همه چیز دائماً به سمت نقطه اوجی دراماتیک و اغلب تکان دهنده پیش می رود. مثال: دختر گمشده اثر گیلین فلین.

از تروپ های (Trope) ژانر معمایی استفاده کنیم؟

تروپ همان تِم ها و یا موضوعاتی هستند که بسیار مورد استفاده قرار گرفته اند. هنگام نوشتن داستانی در ژانر معمایی، باید بین دنبال کردن تروپ ها و متعجب کردن خوانندگان با نبوغ خود تعادل برقرار کنید. برای تصمیم گیری در مورد واژگونی یا پیوستن به یک تروپ، اطمینان حاصل کنید که هیچ یک از عناصر اصلی یک داستان معمایی را به خطر نیاندازید. این عناصر عبارت اند از:

  • یک مجموعه قوی از شخصیت ها وجود داشته باشد.
  • یک پیرنگ قوی که با دقت حول سرنخ های معمای داستان ساختار یافته است.
  • یک فضاسازی متمایز برای ایجاد تعلیق و خطر استفاده شود.

به عنوان مثال، اگر در حال نوشتن داستانی در ژانر معمایی دِنج هستید و علاقه مند شدن کارآگاه داستان به شهردار جوان خوش تیپ که یکی از تروپ های معمول این ژانر است، بر شخصیت پردازی کارآگاه تأثیر منفی می گذارد، می توانید با انتقاد از رفتار شهردار و الهام از جنبش MeToo# (جنبش اجتماعی metoo# یا #من_هم علیه سو استفاده و آزار و اذیت جنسی از طریق افشاگری جنایات جنسی است)، این تروپ را واژگون کنید.  (واژگونی یک تروپ نوشتن نقطه مقابل هر نوع "فرمولی" است که مخاطب از یک ژانر انتظار دارد.)

2. یک طرح کلی از ساختار خود ترسیم کنید

ستون اصلی یک داستان معمایی خوب، تعادل بین پرسش و پاسخ است. به عنوان یک نویسنده، وظیفه شما این است که توجه خواننده را دقیقاً در لحظه مناسب به موارد درست جلب کنید. بهترین راه برای اطمینان از این امر، ترسیم ساختار مناسب برای داستان شماست.

هر داستانی باید با یک جمله اول عالی شروع شود، اما داستان های معمایی به ویژه نیازمند یک جمله آغازین مناسب هستند. بسیاری از نویسندگان داستان را با وقوع جرم شروع می کنند. به عنوان مثال جمله آغازین رمان تیره تر از کهربا کوتاه، غیرمنتظره و متمرکز بر عمل است:

" داشتیم تسلیم می شدیم و می خواستیم به خانه برگردیم که کسی دختر را از روی پل پایین انداخت."

- جان دی مک دونالد، تیره تر از کهربا

از طرف دیگر، فضای زیادی برای کارهای مختلف وجود دارد. دین کونتز از این توصیه قدیمی پیروی می کند و با ایجاد تقابل بین جزئیات بی اهمیت و خشونت ناگهانی، داستان را به طرز تکان دهنده ای آغاز می کند:

"سه شنبه روزی خوب در کالیفرنیا بود، آفتابی و نوید دهنده، تا زمانی که هری لیون مجبور شد هنگام ناهار به کسی شلیک کند."

- دین کوونتز، اشک اژدها

در واقع، فقط یک "روش صحیح" برای آغاز رمان معمایی وجود ندارد. اما برای اطمینان از اینکه این شروع خوبی است، می توانید از خود بپرسید:

  • آیا توجه خواننده را به خود جلب می کند؟
  • آیا خواننده را به پرسیدن سؤالات بیشتر سوق می دهد؟
  • آیا برخی مخاطرات (به عنوان مثال کشمکش، خطر، یا افشای چیزی برای شخصیت اصلی) را به داستان معرفی می کند؟

گمراه کردن و ارتباط بین سرنخ ها

اکنون که با یک شروع عالی، خوانندگان را با موفقیت جذب داستان خود کرده اید، برای درگیر کردن آنها، باید پیرنگ داستان خود را حول سرنخ های راه حل معما تنظیم کنید.

برای این منظور ، از منحنی Fichtean استفاده کنید، یک ساختار داستانی که بر تنش و بحران های کوچک تأکید دارد، ایده این است که خوانندگان را مشتاق رسیدن به نقطه اوج کنید. این کار در یک رمان معمایی ضروری است! شما باید پیرنگ داستان خود را طوری تنظیم کنید که هر سرنخ جدید، تا قبل از رسیدن به اوج داستان، تنش را افزایش دهد.

منحنی Fichtean  برای یک داستان معمایی

این لحظه زمانی اتفاق می افتد که سرنخ اصلی مشخص می شود، یا وقتی که کارآگاه داستان شما به اهمیت یک سرنخ فراموش شده پی می برد. آنچه در این مرحله اتفاق می افتد منجر به پایان یافتن رمان شما می شود.

نکته: هنگام برنامه ریزی برای سرنخ ها خواننده را در ذهن داشته باشید! یک داستان معمایی خوب به شخصیت هایش اجازه نمی دهد همه کارها را انجام دهند. بلکه به خوانندگان در حل معما نقش فعالی می دهد. برای جالبتر کردن داستان، بصورت ظریف از جهت دهی اشتباه استفاده کنید که در ادامه در مورد آن صحبت خواهیم کرد.

گمراه کردن خوانندگان

خواننده را از حقیقت دور کنید. ممکن است فکر کنید اینکار حس بدی را ایجاد می کند. اما اگر به خوبی انجام شود، می تواند بخشی از سرگرمی داستان باشد. دور کردن خواننده از حقیقت یکی از مشخصه های اصلی ژانر معمایی است که به بالا بردن تنش و افزایش سرعت داستان کمک می کند. (ناگفته نماند، این کار باعث می شود خوانندگان نتوانند جواب معما را خیلی زود حدس بزنند.)

می توانید موارد زیر را در نظر بگیرید:

  • شخصیتی که همدست به نظر می رسد، اما اینطور نیست.
  • شیئی که مهمتر از آنچه در واقعیت است به نظر می رسد.
  • سرنخی گمراه کننده که توسط مجرم کاشته شده است.

سرانجام، به یاد داشته باشید که وقتی صحبت از پایان داستان معمایی شما می شود، مهم است که عادلانه بازی کنید. خواهر دوقلوی مظنون را به عنوان پیچش آخر بدون هیچ پیش زمینه قبلی به داستان معرفی نکنید! دور کردن خواننده از حقیقت ایرادی ندارد، اما اگر می خواهید خوانندگان را راضی کنید نتیجه گیری باید کاملاً منطقی باشد.

3. شخصیت های خود را ترسیم کنید

برای توسعه شخصیت های داستان، شاید شروع داستان در صحنه جنایت مفید باشد. صحنه را به تصویر بکشید و از خود بپرسید: مقصر کیست؟ سپس شخصیت های دیگر داستان خود را در آن صحنه جمع کنید. این داستان ها را برای هر کدام از شخصیت ها مشخص کنید و آنها را به صورت لایه لایه بسازید و جنایت را در مرکز داستان خود نگه دارید.

مجرم

برای نوشتن شخصیت یک مجرم، ابتدا باید انگیزه آنها را دقیقاً مشخص کنید. تمام پیرنگ داستان شما حول این شخصیت و دلیل آنها برای ارتکاب جرم است، بنابراین باید کاملاً قابل باور باشد.

مگر اینکه با یک قاتل زنجیره ای سروکار دارید ( که در این صورت انگیزه آنها ممکن است مبهم و بدون دلیل باشد)، فهمیدن انگیزه مجرم داستان شما همیشه باید این سؤال را در خود داشته باشد: قاتل با اینکار چه چیزهایی را به دست می آورد یا از دست می دهد؟ پاسخ پول، عشق یا هر چیز دیگری می تواند باشد.

مظنونین

برای اینکه داستان یک داستان معمایی باشد، مجرم نمی تواند تنها جنایتکار احتمالی باشد. برای اینکه خوانندگان در جستجوی حقیقت باشند، سعی کنید سایر مظنونان خود را با داشتن هر سه مورد زیر نشان دهید:

  • وسیله (آیا آنها به اسلحه دسترسی داشتند؟)
  • انگیزه (آنها از ارتکاب جرم چه سودی می برند؟)
  • فرصت (آیا آنها نزدیک صحنه جنایت بودند؟)

پس از آن، وظیفه کارآگاه یا هر شخص دیگری که درصدد یافتن مجرم است این است که بفهمد آیا آنها هر سه این موارد را دارند. شاید بدانید که سرهنگ هنگام قتل خانم اسکارلت با اسلحه در اتاق ناهارخوری بوده است اما چرا او باید مرگ این زن را بخواهد؟

اگر احساس می کنید که روایت شما به کشف حقیقت خیلی نزدیک شده است، می توانید با دور کردن خواننده از حقیقت، خوانندگان داستان را گمراه کنید (شاید سرهنگ با خانم اسکارلت رابطه ای نامشروع داشته است). اما اطمینان حاصل کنید که وقتی مجرم واقعی فاش شد، می توان سایر مظنونان را واقعاً تبرئه کرد.

کارآگاه

کارآگاه داستان شما که می تواند یک همسایه فضول یا یک بازپرس باشد، به عنوان چشم و گوش رمان شما عمل می کند، بنابراین مهم است که خواننده از همان ابتدا روی آنها حساب کند.

برای انجام این کار انگیزه کارآگاه داستان خود را تعیین کنید. چه عاملی باعث می شود آنها نتوانند پرونده را رها کنند؟ آیا یک فرد بی گناه زندانی خواهد شد؟ آیا قاتل احتمالاً دوباره دست به ارتکاب جرم می زند؟ یا اینکه انگیزه کاراگاه شما کمتر فداکارانه است و به دنبال ارتقا یا پاداش نقدی است؟

برای افزایش ریسک خطر با نزدیک شدن داستان به اوج خود، می توانید کاراگاه یا شخصی نزدیک به او را نیز به خطر بیندازید. هرچه خوانندگان بیشتر به این شخصیت اهمیت دهند، هیجان بیشتری را نیز با خواندن داستان شما تجربه خواهند کرد!

قربانی

از دادن جایگاه واقعی به قربانی خود نترسید. دقیقاً مانند آنچه در دنیای واقعی اتفاق می افتد، مرگ آنها نه تنها به دلیل داستانی که در پی آن می آید مهم است، بلکه به این دلیل که او شخصی بوده که فراتر از شرایط مرگش وجود داشته است.

در واقع، حتی اگر در داستان معمایی شما، با قتل بسیار راحت برخورد می شود، با تأمل در مورد مرگ قربانی خود، اولاً داستان شما واقع بینانه تر می شود و ثانیاً لایه دیگری به رمز و راز داستان افزوده می شود. به عنوان مثال، فرض کنید که قربانی مدیر یک شرکت بوده است، و خوشحالی کارمندانش باعث می شود که آنها به نظر کاراگاه داستان شما مشکوک بنظر برسند که اتفاقاً این کاراگاه با قربانی رابطه عاطفی داشته است.

نکته: برای ایجاد شخصیت های سه بعدی، برای هرکدام با کمک یک پرسشنامه شخصیت، تمام جوانب شخصیتی آن ها را بیرون بکشید. بدانید چه چیزی را پنهان می کنند، نسبت به چه چیزهایی وفادارند و چه عواملی باعث رفتار آنها می شود - سپس این پاسخ ها را در جایی که مرتبط است در داستان خود بگنجانید!

4. فضای داستان خود را اصلاح کنید

فضاسازی ستون و پایه یک داستان معمایی است. فضاسازی به پرورش فضای مناسب کمک می کند و به طور معمول نقش مهمی در پیرنگ داستان دارد. اما طبق گفته های آلیستر تامپسون، ویراستار داستان های جنایی، بسیاری از داستان های معمایی در فضای یکسانی اتفاق می افتند. طبق گفته او: "جهان نیازی به رمان جنایی دیگری در نیویورك یا لندن یا تورنتو ندارد."

به جای یک محیط شهری که بیش از حد استفاده شده است، چرا داستان معمایی خود را در مکانی منحصر به فرد قرار نمی دهید؟ آلیستر می گوید: "این کار نه تنها برای داستان شما ایده های جذاب بیشتری را فراهم می کند، بلکه زاویه بازاریابی بسیار خوبی را نیز ارائه می دهد. به عنوان مثال، ترکیب فرهنگی و جغرافیای متمایز آلبوکرک، بخش بزرگی از جذابیت سریال بریکینگ بد بوده است."

بدانید که چه چیزی برای اهالی محل اهمیت دارد

علاوه بر مکان وقوع داستان، از فضاسازی داستان باید برای بهینه کردن پیرنگ استفاده شود، و اینکار برای اجرای خوب خود نیاز به تحقیق دارد. سایت های خبری محلی باید در مورد آنچه برای ساکنان آن مهم است، مشکلاتی که با آن روبرو هستند و آنچه در مورد جامعه آنها جالب است، ایده ای به شما بدهند. با در نظر گرفتن این موارد، به رمز و راز داستان خود عمق و اصالت می افزایید.

5. به هر ترتیب که متناسب با پیرنگ شماست بنویسید

نویسندگان تازه کار فکر می کنند که یک کتاب باید به ترتیب زمانی نوشته شود. اما در حقیقت، شما باید به هر ترتیب که برای شما مناسب باشد، بنویسید! می توانید جلو بروید، به عقب برگردید، هر طور که غرایزتان شما را هدایت می کنند بنویسید.

با این حال نوشتن پایان داستان از همان ابتدا می تواند ایده خوبی باشد. همانطور که می دانیم، یک رمان معمایی باید دائماً در جهت رسیدن به یک نتیجه حرکت کند که هم به پرسش ها پاسخ دهد و هم آن لحظه آشکار شدن همه چیز را ارائه دهد. یک پایان عالی برای داستان باید غیرمنتظره و در عین حال اجتناب ناپذیر باشد، و شاید بهترین روش برای آشکار کردن آن، شروع با پایان داستان باشد تا آغاز آن.

برای این منظور می توانید:

  • با تهیه پیش نویسی از نتیجه گیری داستان خود شروع کنید
  • سپس لحظه اوج؛ و در نهایت،
  • خطوط اصلی را ترسیم کنید که خواننده و کاراگاه داستان را به سمت راه حل هدایت می کند.

با نوشتن "رو به عقب"، نه تنها می توانید اطمینان حاصل کنید که همه چیز در نتیجه به یک سوال ثابت پاسخ می دهند، بلکه همچنین هیچ سوالی بی پاسخ نمی ماند!

6. داستان معمایی خود را با تعدادی خواننده آزمایش کنید

پس از اتمام اولین پیش نویس وقت آن است که آن را به یک داستان معمایی برجسته تبدیل کنید! پس از صرف وقت برای انجام یک ویرایش کامل، شهامت این را پیدا کنید تا این نسخه از داستان خود را با تعدادی از خوانندگان به اشتراک بگذارید.

این خوانندگان باید کسانی باشند که با خواندن پیش نویس داستان شما بازخورد صادقانه ای را ارائه دهند. آنها باید بتوانند به شما بگویند که با کدام شخصیت ها ارتباط برقرار کرده اند و با کدام یک از آنها ارتباط برقرار نکرده اند، خطاهای پیرنگ را شناسایی کرده و سایر مواردی را که در طول بازنگری های خود از آن ها غافل شده اید را به شما نشان دهند.

می توانید لیستی از سؤالات را به خوانندگان ارائه دهید. حداقل باید در مورد موارد زیر از آن ها نظرخواهی کنید:

ساختار و سرعت داستان. آیا صحنه هایی در داستان وجود دارد که به طرز گیج کننده ای طولانی یا با عجله نوشته شده باشد؟ آیا اطلاعات به یک باره به خواننده ارائه می شوند و یا قسمت های وجود دارد که به اندازه کافی توضیح داده نشده باشند؟

شخصیت ها و دیالوگ ها. آیا هیچ یک از شخصیت ها بدون عمق یا کلیشه ای هستند؟ آیا گفتگوها طبیعی به نظر می رسد؟

فضاسازی و ساخت دنیای داستان. آیا می توانید جهان و اتفاقات را به وضوح تصور کنید؟ آیا چیزی در دنیای داستان کم است؟

نکته: از خوانندگان بخواهید تا نظریه های خود را هنگام مطالعه ضبط کنند. از این طریق می توانید ببینید که آیا خوانندگان در لحظه مناسب سرنخ ها را می گیرند یا خیر و اینکه آنها به میزان مناسبی توسط نکات گمراه کننده داستان از حقیقت دور می شوند.

7. با کمک یک ویراستار حرفه ای نوشته خود را ویرایش کنید

موفقیت هر کتاب معمایی در نهایت به این بستگی دارد که آیا معمای داستان شما برای خوانندگان کار می کند یا خیر. با توجه به این نکته، یک ویرایشگر باتجربه در ژانر معمایی می تواند پیشنهادهایی را ارائه دهد که حتی با استعدادترین خوانندگان این ژانر به ذهنشان نخواهد رسید.

با توجه به موارد گفته شده می توانید داستان خود را در ژانر معمایی به بهترین صورت ساختاربندی کنید و تجربه ای سرگرم کننده و هیجان انگیز برای خوانندگان خود رقم بزنید.

مطالبی که در سایت "فصل یک" قرار می گیرند و همچنین امکانات سایت همه حاصل تلاش، صرف هزینه و وقت فراوان است. در صورتی که تمایل داشته باشید می توانید به سایت "فصل یک" به شیوه های مختلف یاری نمایید تا بتوانیم مطالب و امکانات بیشتری برای شما کاربران عزیز فراهم کنیم.

همیاری به فصل یک

"فصل یک" را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید.

دیدگاه کاربران    
0/2000
محصولات آموزشی فصل یک 728x90
تقویت مهارت های داستان نویسی جزئیات بیشتر اینجا کلیک کنید.