سلام به عزیزان لطفامنوهمراهی کنین .اززندگی واقعی خودم میخواهم بگویم بدون تخیل
توی خوابگاهم و روزای عجیب غریبی رو دارم میگذرونم... اما به هرحال همچنان سعی میکنم بنویسم... همان پروانه بروز میشه و داستانهای کوتاه دیگه هم احتمالا بیان. البته یکم ناراحتم:(( فیدبک زیادی نگرفتم از داستان کوتاه قبلیم:(( یکم کامنت بذارین انرژی بگیرم خب:)
بلاخره سهگانه آیوی اندرسن رو تموم کردم و از طرف دیگه هم الان توی تعطیلات زمستونی بین دو ترم دانشگاهم... فکر کنم این دو هفته بتونم چندتایی داستان کوتاه که خیلی وقته میخوام بنویسمشون رو بنویسم و آپلود کنم. داستان همان پروانه در ظرف مربا هم احتمال زیاد، آپلود خواهد داشت. منتظر باشین:)
من میخواهم رمان بنویسم و به اشتراک بگذارم؟ چگونه بایداین کار راکنم؟؟
من میخواهم رمان بنویسم و به اشتراک بگذارم؟ چگونه بایداین کار راکنم؟؟
من میخواهم رمان بنویسم و به اشتراک بگذارم؟ چگونه بایداین کار راکنم؟؟
در قسمت اول افسانه الهیات با چهار زبان آشنا میشید. و در آینده با دستور زبان آنها و همچین زبان های بیشتری آشنا میشوید.
قسمت اول داستان افسانه الهیات قراره داستان خیلی جذابی باشه که به نحوه ساخت جهان تا زمان ظهور ارباب تاریکی میپردازه. منتظر نظراتتون راجب قسمت اول این داستان هستم.
بچه ها مرسی که داستان های من رو میخونید این شروع منه امیدوارم بالاتر برم اریگاتووو:)?
آیا از حذف پیام انتخاب شده اطمینان دارید؟
۲ اردیبهشت ۱۴۰۲ ساعت ۲۲:۲۴
سلام به همگی من مدی هستم (یعنی پسر دیوونه ) اولین داستان دوفصلی خودمو که به نظرم فصل اولش جالب بود رو منتشر کردم. اگه نخوندین حتما بخونینش.در ضمن دارم روی یک کتاب دیگه هم درباره ی یک گروه فضانورد کار می کنم ولی به دلیل مدرسه سرم خیلی شلوغه ولی توی این چند روز تعطیلی حتما یک یا دو فصلی می زارم .خب فعلا خداحافظ.