تخت آباد : هندستان

نویسنده: alirezavl

در دنیایی دوردست و جادویی، جایی که قوانین فیزیک به گونه‌ای متفاوت عمل می‌کردند، سرزمینی به نام “هندستان” وجود داشت. در این سرزمین عجیب، تمامی اشکال هندسی زنده و دارای شخصیت بودند. در میان این اشکال، گروهی به نام “مقاطع مخروطی” زندگی می‌کردند که هر یک داستانی ویژه داشتند.

نخستین شخصیت داستان ما، “دایره” بود. دایره همیشه به دنبال کمال بود و بر روی خود می‌چرخید. او با صدای نرم و موزون خود به دیگران می‌گفت: “همه نقاط من با مرکز من فاصله‌ای برابر دارند. این یعنی من کامل‌ترین شکل هستم!”. دوستانش او را به خاطر این نظم و هماهنگی می‌ستودند، اما دایره همیشه حسرت داشتن تغییر و تنوع را می‌خورد.

دومین شخصیت، “بیضی” بود. بیضی برخلاف دایره، دو مرکز داشت که به آنها “کانون” گفته می‌شد. بیضی همیشه در تلاش بود تا تعادل میان دو کانون خود را حفظ کند و می‌گفت: “زندگی من پیچیده‌تر است، ولی این پیچیدگی زیبایی خاصی به من می‌بخشد”. بیضی با این نگرش، همیشه راه‌های تازه‌ای برای حل مشکلات پیدا می‌کرد و دوستانش را نیز به خلاقیت تشویق می‌کرد.

شخصیت بعدی، “سهمی” بود. سهمی که در ابتدا از این که تنها یک کانون داشت ناراحت بود، فهمید که با قدرتی که از انعکاس نور و صوت دارد، می‌تواند به دیگران کمک کند. او به دوستانش می‌گفت: “هر چیزی که از کانون من می‌گذرد، به سوی من بازمی‌گردد. من می‌توانم پیام‌ها و سیگنال‌ها را به بهترین نحو منتقل کنم”. این ویژگی او را به محبوب‌ترین وسیله ارتباطی در هندستان تبدیل کرده بود.

آخرین شخصیت، “هذلولی” بود. هذلولی که دو شاخه جدا از هم داشت، همیشه در تلاش بود تا ارتباط میان این دو شاخه را برقرار کند. او به دیگران می‌گفت: “من نشان‌دهنده تضاد و در عین حال، همبستگی هستم. با وجود دوری، همیشه به دنبال نزدیکی هستم”. این فلسفه او را به نمادی از تلاش و پشتکار تبدیل کرده بود.

روزی از روزها، مشکلی بزرگ در هندستان رخ داد. یک جادوگر شرور به نام “نامعادله” به سرزمین حمله کرد و همه چیز را درهم ریخت. اشکال هندسی که همواره در هماهنگی زندگی می‌کردند، دچار آشفتگی شدند و نمی‌دانستند چگونه باید با این مشکل مقابله کنند.

در این هنگام، مقاطع مخروطی تصمیم گرفتند با استفاده از ویژگی‌های خاص خود، راه حلی برای این مشکل بیابند. دایره با کمال و هماهنگی خود، دیگران را به آرامش دعوت کرد و آنها را تشویق به همکاری کرد. بیضی با خلاقیت و پیچیدگی خود، نقشه‌ای برای مقابله با جادوگر کشید. سهمی با انعکاس سیگنال‌های اضطراری، از همه نقاط هندستان درخواست کمک کرد و هذلولی با تلاش و پشتکار، راه‌های ارتباطی میان گروه‌های مختلف را تقویت کرد.

با همکاری و همبستگی، مقاطع مخروطی موفق شدند جادوگر نامعادله را شکست دهند و دوباره آرامش را به هندستان بازگردانند. از آن پس، اشکال هندسی به خوبی دانستند که هر یک از آنها با ویژگی‌های منحصر به فرد خود، می‌توانند در کنار هم دنیایی بهتر و هماهنگ‌تر بسازند.
دیدگاه کاربران  
0/2000

جدیدترین تاپیک ها:

تقویت مهارت های داستان نویسی جزئیات بیشتر اینجا کلیک کنید.