معرفی کتاب انجمن شاعران مرده
88 بازدید | 3 پست
غرق در خیال فرداییم
وقتی فردایی در کار نیست
غرق در اندیشهی شکوه پیروزی
وقتی به راستی آن را نمیخواهیم
غرق در اندیشهی روزی تازهایم
وقتی روز تازه همین امروز است
از جنگ میگریزیم
وقتی باید با آن بجنگیم.
داستان کتاب انجمن شاعران مرده در سال ۱۹۵۹ و در آمریکا میگذرد. بیشتر اتفاقات این داستان در دبیرستانی به نام ولتون اتفاق میافتد. در دبیرستان ولتون قوانین خشک و سختگیرانهای اجرا میشود و اساسنامه دبیرستان بر چهار شعار استوار است:
سنت
افتخار
انضباط
سرافرازی
در گردهمایی که هم برای شروع سال تحصیلی جدید و هم برای صدمین سال تاسیس دبیرستان ترتیب داده شده بود، مدیر مدرسه – آقای نولان – که مدیر سختگیر و منظمیست، جان کیتینگ را به عنوان معلم جدید ادبیات مدرسه معرفی میکند.
معلم جدید برخلاف اساسنامه و قواعد ثابت مدرسه رفتار کرده و دانش آموزان را به تالار تشریفات مدرسه میبرد و عکسهایی را به آنها نشان میدهد که شصت، هفتاد سال پیش در وجود داشتهاند و به آنها گوشزد میکند که دیگر زنده نیستند. این اولین درس بچههای مدرسه ولتون است: «مرگ آگاهی». بعد از درس مرگ آگاهی، معلم شعری برای آنها میخواند تا اهمیت استفاده از فرصتها و لحظه حال را به آنان یادآوری کند:
شکوفههای سرخ را
همین حالا که میتوانی
از جا برچین
زمان کهن سال
آرام در گذر است
همین گل که کنون به روی تو لبخند میزند
فردا روز
عمرش فانی خواهد بود.
جملایت از کتاب:
+یاد خواهید گرفت طعم زبان و ادبیات کلمات رو مزه مزه کنید چون فارغ از همه حرفهایی که دیگران میگن، اندیشه و کلمات چنان قدرتی دارند که میتونن جهان را دگرگون کنند.
+نوشیدن عصارهی هستی به این معنی نیست که نمک بپاشی روی زخم و خودت رو زجر بدی. جرات و جسارت حدی داره و احتیاط و حواس جمعی هم اندازهای. آدمی هم عاقله که بدونه کجا باید اونها رو به کار ببنده.
نظرتون درباره کتابش چیه؟
منتظرم...
وقتی فردایی در کار نیست
غرق در اندیشهی شکوه پیروزی
وقتی به راستی آن را نمیخواهیم
غرق در اندیشهی روزی تازهایم
وقتی روز تازه همین امروز است
از جنگ میگریزیم
وقتی باید با آن بجنگیم.
داستان کتاب انجمن شاعران مرده در سال ۱۹۵۹ و در آمریکا میگذرد. بیشتر اتفاقات این داستان در دبیرستانی به نام ولتون اتفاق میافتد. در دبیرستان ولتون قوانین خشک و سختگیرانهای اجرا میشود و اساسنامه دبیرستان بر چهار شعار استوار است:
سنت
افتخار
انضباط
سرافرازی
در گردهمایی که هم برای شروع سال تحصیلی جدید و هم برای صدمین سال تاسیس دبیرستان ترتیب داده شده بود، مدیر مدرسه – آقای نولان – که مدیر سختگیر و منظمیست، جان کیتینگ را به عنوان معلم جدید ادبیات مدرسه معرفی میکند.
معلم جدید برخلاف اساسنامه و قواعد ثابت مدرسه رفتار کرده و دانش آموزان را به تالار تشریفات مدرسه میبرد و عکسهایی را به آنها نشان میدهد که شصت، هفتاد سال پیش در وجود داشتهاند و به آنها گوشزد میکند که دیگر زنده نیستند. این اولین درس بچههای مدرسه ولتون است: «مرگ آگاهی». بعد از درس مرگ آگاهی، معلم شعری برای آنها میخواند تا اهمیت استفاده از فرصتها و لحظه حال را به آنان یادآوری کند:
شکوفههای سرخ را
همین حالا که میتوانی
از جا برچین
زمان کهن سال
آرام در گذر است
همین گل که کنون به روی تو لبخند میزند
فردا روز
عمرش فانی خواهد بود.
جملایت از کتاب:
+یاد خواهید گرفت طعم زبان و ادبیات کلمات رو مزه مزه کنید چون فارغ از همه حرفهایی که دیگران میگن، اندیشه و کلمات چنان قدرتی دارند که میتونن جهان را دگرگون کنند.
+نوشیدن عصارهی هستی به این معنی نیست که نمک بپاشی روی زخم و خودت رو زجر بدی. جرات و جسارت حدی داره و احتیاط و حواس جمعی هم اندازهای. آدمی هم عاقله که بدونه کجا باید اونها رو به کار ببنده.
نظرتون درباره کتابش چیه؟
منتظرم...