تبادل نظر در تالارهای گفتگو

  برای ایجاد تاپیک باید ابتدا در سایت عضو شوید و وارد حساب کاربری خود شوید.
Writer_crow استارتر تاپیک کاربر تعداد پست ها : 29

کسی اینجا شعر می نویسه؟

96 بازدید | 24 پست
سلام. می خواستم بدونم کسی اینجا هست که شعر هم بنویسه؟ اگه هست، دوست دارم نمونه ای از شعراشون رو بخونم :)
۳۰ آذر ۱۴۰۱ - ۲۱:۵۶
Writer_crow استارتر تاپیک کاربر تعداد پست ها : 29
این یکی رو هم تموم کردم. اسمش رو گذاشتم the prison of your heart

Hours passed staying in the prison of your heart
While shedding tears and just thinking of the past
You were in full darkness and disappointment
You were disappointed and you couldn't last

You thought hope, life, and happiness is destroyed
But all you needed then was a gleam of light
To give hope back to your life, to fix the things
You can get out of your prison, this is right!

Break walls, my dearest! Open your wounded wings
Fly in the sky of your dreams, hold your head high
Yeah, world is waiting for you to see your flight
You will win the war, destiny doesn't lie

It doesn't matter how many times you fell
What actually matters is what now you do
To rise again and fight hard for your wishes
Or stay in your cage and let hardness crush you

Choose the best way; to be a bright shinning star
To be a dove and dance in the endless sky
A fighter who tries to reach infinity
Be powerful, be brave, don't let your dreams die!

Don't fear anything, just believe in our God
Until you believe, everything will go well
Your joy is the best present to me, so smile
Your face is like a sea, your smile is a shell

❂ ❂ ❂

Break walls, my dearest! Open your wounded wings
Fly in the sky of your dreams, hold your head high
Yeah, world is waiting for you to see your flight
You will win the war, destiny doesn't lie
۱ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۳:۰۱
farshidrabbani کاربر تعداد پست ها : 1
سلام، اگه منظورتون شعر فارسی هست که آره من مینویسم، شعر انگلیسی هم به صورت پراکنده می نویسم.

مست منم، مست منم، عاشق دلداده منم!
حرف تویی، جمله تویی، عاشق حرف و سخنم!

دست زدم دست تو را، گرم شدم همچو شراب
برق دو چشمت به سرم برد حواس از بدنم!

چرخ زنم همچو قمر روشن و تاریک شوم
دور تو ای گردْ زمین! با همه‌ی جان و تنم!

نور جهانگیر تویی، رسته ز تزویر تویی
مرگ تویی، زنده تویی، عاشق عیسی شدنم!

مخزن اسرار بگو باز کند درد دلم
درد نگو! مرگ بگو! شیون و زاری بکنم!

هر چه زدم کوبه‌ی تو باز نشد درب دلت
زاده‌ی عشق تو منم، رانده شده از وطنم!

قلب بشر رفت دگر پیش سماوات و فلک
باده بده باده بده ای تو مرا همچو صنم!

۱۴۰۱/۰۹/۰۲ - ۱۵:۱۸
۷ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۰:۵۶
alirezafirozi_ کاربر تعداد پست ها : 3
من تنها وقتی که در حد سعدی و حافظ شعر میگم وقتیه که ساعت سه صبح تو حالت خواب و بیداریم
۱۶ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۳:۱۱
Writer_crow استارتر تاپیک کاربر تعداد پست ها : 29

من تنها وقتی که در حد سعدی و حافظ شعر میگم وقتیه که ساعت سه ...

من هم همینطور😁
۲۳ اسفند ۱۴۰۱ - ۲۲:۱۱
Zeynoo کاربر تعداد پست ها : 2

سلام. می خواستم بدونم کسی اینجا هست که شعر هم بنویسه؟ اگه ...

من یکم به فارسی می نویسم
کوتاه و اکثرا دو بیتی
من ساکت تر از آنم که بگویم/ راز دلم پیش از غروب
پس در کسوف دلم / خواهم گفت هرچه از آن توست
(البته اگه بشه اسمشو شعر گذاشت )
۲۳ اسفند ۱۴۰۱ - ۲۲:۲۴


  برای پاسخ به این تاپیک باید ابتدا در سایت عضو شوید و وارد حساب کاربری خود شوید.

جدیدترین تاپیک ها:

تقویت مهارت های داستان نویسی جزئیات بیشتر اینجا کلیک کنید.