دستم را روی پاهای برهنه و زخمیام که رد طناب دور مچهایش ...
سرما، زوزه ی هولناک باد، برف منجمد به تیزی تیغ...هیچ چیز دیگری ...
جواد و دانه ی گندم جواد کوچولو هر روز بعد از تعطیلی شدن ...
آیا از گزارش این داستان اطمینان دارید؟
برای "" باید وارد حساب کاربری خود شوید.