چشمانی به دنبال من

چشمانی به دنبال من

asma_abbasi1715 نویسنده : asma_abbasi1715 در حال تایپ

داستان های مشابه

...گوشه خیابان ایستاد و مدتی به مکان نامعلومی خیره ماند. واقعا ...

شنیدن فقط یک بعد امر است.

چشم هات رو باز می‌کنی و از روی پارکت های سردی که کل بدنت ...

((نمی دانم چرا تمام نگاه ها به من بود، یعنی آنها در مورد من چه فکر می کردند..))
ژانرها: داستان کوتاه
تعداد فصل ها: 1 قسمت
تقویت مهارت های داستان نویسی جزئیات بیشتر اینجا کلیک کنید.