تو مثل ...

: ) : تو مثل ...

نویسنده: Zeynoo

_ تو مثل همون گل رز آبی ای هستی که میگیرم تو بغلم و باهاش می دوئم

_تو مثل گل آفتاب گردونی هستی که حتی وقتی خورشید رو نمی بینی میتونی پیداش کنی

_تو مثل گل کاملیای سفیدی که من ستایشت می کنم

_تو مثل رنگ زردی و همیشه مرا خوشحال می کنی

_ تو مثل رنگ بنفشی و منو بیشتر با دنیام آشنا کردی

_ تو مثل کتابی هستی که نمی توان از خواندنش دست کشید

_ تو همانی هستی که این کتاب را سرشته و با قلمت زیبایش کردی

_تو همانی هستی که در سرشت این کتاب قرارش داده ام و با قلبت به آن روح دادی

_ تو همانی که قلب را برایم ساختی

_تو همانی که ساختن قلب را به من آموختی و بهم یاد دادی که چطور آن را بهت هدیه دهم

_و تو آنی که مرا با دستان به خون آغشته ات در قلبت جای دادی تا همیشه پیشت باشم 

_و تویی که دعوت مرا به سوی قلبم پذیرفتی و برای همیشه مال من شدی ...

( :
دیدگاه کاربران  
0/2000

جدیدترین تاپیک ها:

تقویت مهارت های داستان نویسی جزئیات بیشتر اینجا کلیک کنید.