مغازه های فراموشی

مغازه های فراموشی

vahid_heidarnezhad نویسنده : vahid_heidarnezhad در حال تایپ

داستان های مشابه

دسته بادکنکی از ماشین عروس وسط چهارراه جدا میشود و ....

االان دیگه خوبم...از هیچی نمیترسم! اون فقط میخواست بازی کنه! ...

رُز گلی زیبا در گلخانه‌ی آقای جمشیدی است و بعد از مدتی با ...

چرا مقصدمان را گم میکنیم؛ گاهی وقت‌ها
ژانرها: واقع‌گرایی
تعداد فصل ها: 1 قسمت
تقویت مهارت های داستان نویسی جزئیات بیشتر اینجا کلیک کنید.