شعر های کوتاه از طرف عشقی که وجود ندارد
گمونم خیالاتی شدم، چشم های سرخی داشت و بدون دهن حرف میزد. ...
خلاصه داستان ینا وارد خونه ی میشه واسه ی کار ولی کلی اتفاقات ...
آیا از گزارش این داستان اطمینان دارید؟
برای "" باید وارد حساب کاربری خود شوید.