زندگی ام بدون کلمات

زندگی ام بدون کلمات

Writer_crow نویسنده : Writer_crow تمام شده

داستان های مشابه

وقتی ساعت ساز پیر شهر از بیکاری شروع به ساختن یک آدم مکانیکی ...

خلاصه داستان: پلیس به دنبال 2 دختر هست. اسم اونا امیلی و ...

همه فکر میکنن اگر موهاتو از دست بدی یعنی زشتی.اما این فکری ...

دیگر از همه چیز خسته شده بودم؛ آن هایی که بدون خداحافظی ما را ترک می کردند، خانه ای که مدت ها از زمان پرداختن اجاره اش گذشته بود، نانی که به زور از گلویمان پایین می رفت و افکاری که مثل طنابی گلویم را می فشردند. داشتم دیوانه می شدم. تصمیمم را گرفته بودم. می خواستم سکوت کنم؛ برای همیشه.
ژانرها: تراژدی / داستان کوتاه
تعداد فصل ها: 1 قسمت
تقویت مهارت های داستان نویسی جزئیات بیشتر اینجا کلیک کنید.