او زیباترین واقعهی زندگی من بود... و چقدر حیف که مدتش کوتاه ...
وقتی که خون تو بومم را رنگ آمیزی کرد، فهمیدم که قلبم از تپش ...
555tyhhhhhg vtxvhfrg bytgggtg gtth ttyh gyyb gtyb gtyb ttyb ttyb tyhb gtbg ghhb gyyb gghb ghhb yyhb ggvv ...
آیا از گزارش این داستان اطمینان دارید؟
برای "" باید وارد حساب کاربری خود شوید.