کافه سیاهو
۱۹ مهر ۱۴۰۱
darushisaac
دلتنگی های یک مهاجر که در اوج دلتنگی تابلو یک کافه که شباهت اسمی با یک روستای نزدیک محل زادگاهش دارد و باعث میشود تصور کند همشهری در آنجا هست که میتواند با همان لهجه حرف بزند و بخاطر همین برداشت به اون کافه میرود و ادامه داستان