شبهای بی ماه بی ستاره
۲۱ تیر ۱۴۰۴
gholamrezaaliesmaily
جانبازدفاع مقدس هستم وقصدانتقال واقعیات عریان جنگ رابه نسلهای بعدی دارم.مجموعه خاطرات جنگ.قسمتی از..: حدودیکساعت میشه که به شکم روی زمین درازکشیدم ودستانم روپشت گردنم قفل کردم.نفیرترکشهاوگلوله های سرگردانی که فضای بالای بدنم درپروازندرابخوبی میشنوم.موجهای انفجارگلوله های توپ وخمپاره که بی اغراق مانندباران دراطرافم به زمین میخورندبدنم رازیرتازیانه گرفته ورعشه به اندامم انداخته است.خاکریزی گه جان پناه ماست طی عملیات دیشب وعقب نشینی نیروهای عراقی به تصرف مادرآمده است.ازصبح علی الطلوع عراق موضع ماراباآتشبارهای سنگین خودزیرآتش شطرنجی گرفته است