صفحه 6 آخرین پیام های کاربران

zahra1385far
۱۷ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۲۳:۲۰

نظر! نظر! نظر! نظر! نظر! نظر! نظر! نظر! نظر! نظر! نظر! نظر! نظر! نظر! نظر! نظر! لطفاا! خواهشا! داستانای من و بخونید و نظر بدید ... پیلیز :)

Ayhan_mihrad
۱۵ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۱۱:۳۷

آیهان هستم..نویسنده رمان (قتل عام شب) امیدوارم از این رمان لذت ببرید.. اگر خوشتون اومده لطفا منو همراهی کنید و نظراتتون رو برام ارسال کنید..اگر ایرادی توی رمانم می‌بینید بهم بگید..با تشکر فرا‌وان از خوانندگان رمانم..و همه نویسندگان ایرانی..

Rizer
۱۰ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۰۰:۰۵

امیدوارم از رمان ها لذت ببرید

saza_zs
۲۶ آبان ۱۴۰۳ ساعت ۱۹:۵۰

سلام چیزی که یک نویسنده رو مخصوصا نویسنده آنلاین نویس رو اذیت میکنه یا باعث سردرگمیش میشه مخاطب هایی هستن که درمورده داستانی که نشر میده نظر نمیدن تا بدونه نقاط قوت یا ضعف داستان هایش کجاست. هر چند خوب میدونم چنین اشخاصی اصلا توی فصل یک فعالیت نمیکن و هممون آدم های بالغی هستیم... پس فقط یک خواسته ی کوچک، من نویسنده ضعیف و کم تجربه دارم لطفا هر داستانی رو که در فصل یک مطالعه میکنین لطفاً درباش به نویسنده زیر داستانش نظر بدین... یعنی نقاط قوت و ضعف داستانی که نوشته رو بهش بگین... منون بابت خوندن پیامم. :)/''

ghaffarisamiyar
۱۷ مهر ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۰۵

دارم سر داستان زندگی پاره میشم....

nazaninkhoshkalam1386
۲۸ شهریور ۱۴۰۳ ساعت ۲۱:۲۷

(ذهن من پارت اول)غروب بود و یکم سرد. توی اتاق نمناکم نشسته بودم و دونه های برف روی شیشه پنجره رو نگاه می‌کردم. جوابی که عزیز برام بافته بود رو پام کردم و قهوه ای برای خودم ریختم. منتظر برگشت مامان بودم که صدایی توجهم رو جلب کرد برگشتم و پشت سرم رو دیدم بابا بود.گیج شدم و سرمو چرخوندم مگه اونو از دست نداده بودم و برای همین مامان مجبور بود تا شب کار کنه و من تو خونه تنها میموندم؟ نکنه اصلا بابا نبود سرمو چرخوندم و دیدم هیشکی نیست گفتم با خودم: حتما خیالاتی شدم از بس فیلم ترسناک دیدم پاک دارم خل میشم. صدای گربم منو از افکارم بیرون آورد که داشت با گوله کاموا من که باهاش شال میبافتم بازی می‌کرد.مامان اومد و بغلم کرد ولی کی شب شد؟ شامو خوردیم و رفتیم خوابیدیم. بیدار که شدم ۳ روز گذشته بود. من چم شده؟

atenaezoomi
۲۸ شهریور ۱۴۰۳ ساعت ۱۹:۵۳

NegarMojiri
۲۶ شهریور ۱۴۰۳ ساعت ۱۳:۰۷

سلاام!! آیوی اَندِرسُن منتشر شد بچه‌ها! اگه از رمان نوجوان فانتزی خوشتون میاد؛ از دستش ندین و با خرید و مطالعه کتاب از من حمایت کنین:)) خوشحال می‌شم درصورت خوندن این مجموعه نظرتون رو برام کامنت کنین:)

zahra1385far
۱۶ شهریور ۱۴۰۳ ساعت ۱۲:۳۵

سلام اگه دنبالم میکنی یا نمیکنی در صورتی که یکی از داستان های من یا قسمت های آن را خواندید لطفا درباره آن به من نظر بدین چه نظرت مثبت باشه چه منفی حداقلا میفهمم که داستان خوبی براتون نوشتم یا نه ! امتحانش کنید چون من رو خوشحال میکنین با نظرتون.

t_parsa_razeghi
۶ شهریور ۱۴۰۳ ساعت ۲۳:۴۴

با سلام یک داستان جدید منتشر شد به اسم استرینکل ها : راز اتاق های مخفی لطفا بخونید و نظرتون رو بنویسید با تشکر ?

Zara_XAL
۲ شهریور ۱۴۰۳ ساعت ۰۹:۱۹

سلام ، خوشحال میشم که نظرات و انتقاد های خود را درمورد داستان بنده بگویید .... ممنون

hamon5
۲۷ مرداد ۱۴۰۳ ساعت ۲۰:۰۱

سلام عزیزان میخوام بگم که چطوری داستان شما در سایت مورد توجه قرار بگیرد 1.جلد و اسم داستان 2.خلاصه داستان 3.تعداد فصل ها 4.کوتاه نویسی 5.شخصیت پردازی و محیط پردازی ساده 6.خود نویسنده که رفتار شما با مخاطب چیست؟ 7.شناخت مخاطب 8.درحالی که کوتاه است همه چیز رو در یک قسمت به ما بگویید و به ما یک علت در داستان بدید که چرا ما باید ادامه بدم چرا باید شخصیت شما برای من جذاب باشه؟(وبلاگ فصل یک) مثال های موفق در هر بخش شامل 1.نوجوان باش-موضوع و جلد و خلاصه داستان مناسب و حرف دل زدن(داستان نیست) شناخت مخاطب 2.بی پایان-موضوع و جلد و خلاصه خوب و رفتار مناسب با مخاطب 3.جانا-تعداد فصل ها 4.آخرین جنگجو-بیداری اهریمن-موضوع و داستان کوتاه و خلاصه و جلد کاملا مناسب نمونه شکستی که متاسفانه خوب عوامل بالا را اجرا نکرده است: سمبل تاریکی-نامناسب بودن اسم و جلد-داستان گویی ضعیف اینا تعدادی بودن که من با خوندن یک سری داستان از این سایت فهمدم،لطفا پکیچ ها و گفته های خود فصل یک رو استفاده کنید زیرا که این عزیزان به شما در این راه نویسندگی کمک میکنند و با این کار شما از آنها حمایتی شده. با تشکر

Navazande
۲۱ مرداد ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۳۹

فصل دوم بخش دوم از کتاب( قتل ،خون =هنر) منتشر شد ممنون میشم بخونید و نظرتون رو بگید. ❤️

nimaparsioun2004
۳۱ تیر ۱۴۰۳ ساعت ۲۱:۰۸

درود دوباره به همه دوستان و همراهان عزیز قسمت جدید رمان : رستوران شیطان (مینی فصل دوم : درد و سکوت ) همین الان منتشر شد و شما میتونید این رمان زیبا رو مطالعه کنید

nimaparsioun2004
۱۴ تیر ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۵۳

درود به همه دوستان ( رستوران شیطان : مینی فصل اول : « تاریکی زیر زمین » همین الان منتشر شد و میتونید مطالعه کنید امیدوارم خوشتون بیاد ?? ممنون میشم بخونید و نظر های خودتون رو برای داستان ثبت کنید تا به من در ادامه نوشتن این داستان زیبا انگیزه بده ???

تقویت مهارت های داستان نویسی جزئیات بیشتر اینجا کلیک کنید.