االان دیگه خوبم...از هیچی نمیترسم! اون فقط میخواست بازی کنه! ...
زندگی منم مثل هر نوجوون دیگه حوصله سر بره نه میدونم چی میخوام..نه ...
دسته بادکنکی از ماشین عروس وسط چهارراه جدا میشود و ....
آیا از گزارش این داستان اطمینان دارید؟
برای "" باید وارد حساب کاربری خود شوید.