"من دوست دارم.. یعنی ازت خوشم میاد" لبخندی روی لبهاش نشست ...
ویالونت را هربار در دست گرفتم و نُت هایی که تو نواختی را ...
خودتم خوب میدونی که مسخرم میکنن وقتی تو میای مدرسمون؛ بفهم ...
فصلی تاکنون اضافه نشده است.
آیا از گزارش این داستان اطمینان دارید؟
برای "" باید وارد حساب کاربری خود شوید.