لطفا پادکست داستان جدیدمو گوش بدین و از انجمنمون حمایت کنین مرسی:)... کامنت؛ هم اینجا هم برای پادکست هم فراموشتون نشه:))
من خوبم! خیلی خوب! داستان جدید تو راهه... تازه پادکستم دااااره:)!!!
یادداشت هام پر شده از ایده های داستان کوتاه... و ذهن و محدودیت زمانی که اجازه نمیده بنویسمشون:(... و وقتی برگردم دانشگاهم که دیگه خدا میدونه چی میشه... کاش یه الهه قلمی چیزی بود بهش دعا میکردم که بتونم دوباره بنویسم خخخ:)
پرت شدم توی دنیای بزرگسالی:))) دنیایی که میدونم توش دیگه خبری از خوشی و راحتی نیست... فکر نمیکردم به 19 سالگی برسم اما رسیدم... هنوز هستم. هنوز نفس میکشم. هنوز دنیا رو با دوتا چشمام میبینم... هرچند تار و مبهمتر از قبل؛ ولی هنوز میبینمش... حالا که تا اینجا اومدم؛ نمیخوام پا پس بکشم. میخوام همچنان بجنگم و جلو برم... کارم روز به روز سختتر میشه میدونم... ولی همچنان میجنگم. این تازه اول مسیر پر پیچ و خم زندگی منه:)
دلم میخواد بنویسم اما دستم به قلم نمیره... حتی دیگه نمیتونم احوال خودمو بهعنوان یه فصل جدید همان پروانه توی ظرف مربا... توصیف کنم... اما باید سعی کنم میدونم. میدونم که نوشتنه که شاید بتونه یکم کمکم کنه:))
توی خوابگاهم و روزای عجیب غریبی رو دارم میگذرونم... اما به هرحال همچنان سعی میکنم بنویسم... همان پروانه بروز میشه و داستانهای کوتاه دیگه هم احتمالا بیان. البته یکم ناراحتم:(( فیدبک زیادی نگرفتم از داستان کوتاه قبلیم:(( یکم کامنت بذارین انرژی بگیرم خب:)
بلاخره سهگانه آیوی اندرسن رو تموم کردم و از طرف دیگه هم الان توی تعطیلات زمستونی بین دو ترم دانشگاهم... فکر کنم این دو هفته بتونم چندتایی داستان کوتاه که خیلی وقته میخوام بنویسمشون رو بنویسم و آپلود کنم. داستان همان پروانه در ظرف مربا هم احتمال زیاد، آپلود خواهد داشت. منتظر باشین:)
آیا از حذف پیام انتخاب شده اطمینان دارید؟
۲۶ شهریور ۱۴۰۳ ساعت ۱۳:۰۷
سلاام!! آیوی اَندِرسُن منتشر شد بچهها! اگه از رمان نوجوان فانتزی خوشتون میاد؛ از دستش ندین و با خرید و مطالعه کتاب از من حمایت کنین:)) خوشحال میشم درصورت خوندن این مجموعه نظرتون رو برام کامنت کنین:)