درباره esoltanian815

  آیلار
  تاریخ عضویت: ۶ دی ۱۴۰۰

آخرین پیام

esoltanian815 پیامی تاکنون اضافه نکرده است.

داستان های esoltanian815

1 داستان منتشر شده
در تنهایی 2 در حال تایپ

در تنهایی

۶ دی ۱۴۰۰

هلن هر روز خود رو با یک کتاب و یک فنجان اسپرسو بر روی یکی از صندلی های کافه ی مورد علاقه اش به سر میبرد..هر روز بعد از کلاس های دانشگاهش و کارش.با تمام خستگی به کافه میرود غروب دل انگیز خورشید را از پشت ساختمان ها تماشا میکند..در آن کافه هفته ی دوم ماه..و هفته ی سوم ماه روز های دوشنبه بازی مافیا برگزار میشود..و هلن همیشه به همراه آن کتاب و فنجان اسپرسو..به بازیکنان جوان که سعی در برنده شدن دارند نگاه..تا یک روز نگاهی عمیق را حس کرد..آن نگاه عسلی...عسلی ناب..که دل هر دختری را میبرد..بر روی هلن زوم شده بود..ولی برعکس هر دختری این نگاه..تنهایی هلن را زیر و رو کرد..

1 0 1.4 K
تقویت مهارت های داستان نویسی جزئیات بیشتر اینجا کلیک کنید.