شب نوازی خون
دههٔ ۱۹۳۰، درست در میان دههای که اروپا هنوز در حال احیای آسیبهای جنگ جهانی اول است و سایهٔ جنگ جهانی دوم در افق دیده میشود. دوران رکود اقتصادی، بیکاری گسترده، و نارضایتی اجتماعی. مردم حس میکنند در برابر تهدیدات جهانی و محلی آسیبپذیرتر از همیشهاند. خیابانهای شبانه و مهآلود شهرهای اروپای غربی—بروکسل، پاریس، آمستردام—جایی که کوچههای سنگفرش، ساختمانهای قدیمی با پنجرههای بسته، و نور ضعیف چراغهای خیابانی فضای تاریک و وهمآلودی میسازند. در این محیط، رادیوها برای مردم به تنها راه ارتباطی تبدیل میشوند. هر شب ساعت ۷، مردم در خانهها جمع میشوند تا از رادیو، "شبنوازی خون" را بشنوند، چرا که این قطعه موسیقی فقط در این ساعات میتواند آنها را از مرگ نجات دهد.