"من دوست دارم.. یعنی ازت خوشم میاد" لبخندی روی لبهاش نشست ...
ویالونت را هربار در دست گرفتم و نُت هایی که تو نواختی را ...
روایتی از مرگ خوش
آیا از گزارش این داستان اطمینان دارید؟
برای "" باید وارد حساب کاربری خود شوید.