«مهشید»

«مهشید»

Mo_y_gosfandy نویسنده : Mo_y_gosfandy تمام شده

داستان های مشابه

سلام من امینم و اینم اولین رمان منه ، این رمان ژانر های ترسناک ...

کفش هایش را به پا کرد، بلند شد و به در خیره شد، نمی¬دانست ...

4تا! فقط چهارتا قائده لازمه که تورو به تاریکی به کشونه! اما ...

+مهشید میدونستی همیشه مجبورم میکنی بخندم ؟
مهشید در حالی که یک قاشق از بستنیش رو در دهنش فرو میداد گفت
-واقعا؟
+آره تاحالا هیچکس مجبورم نکرده بود که واقعی بخندم
-تاحالا هیچکس هم منو مجبور نکرده بود از ته دل دوست داشته باشم باهاش وقت بگذرونم
+از تَه دِل...؟
-آره به اجبار کسی رو از ته دل دوست داشته باشی دقیقا مثله وقتی که به اجبار واقعی میخندی
ژانرها: تخیلی / داستان کوتاه / درام / دلهره آور
تعداد فصل ها: 1 قسمت
تقویت مهارت های داستان نویسی جزئیات بیشتر اینجا کلیک کنید.