در ادبیات داستانی 5 عنصر مهم در روایت وجود دارد: شخصیت داستان، فضای داستان، طرح داستان یا پیرنگ، کشمکش و تم یا درونمایه. هیچ داستانی بدون یک شخصیت اصلی که چندبعدی است، یک فضاسازی جالب، یک پیرنگ جذاب، یک کشمکش که باید برآن غلبه شود و یک تم یا درونمایه اصلی ارزش خواندن ندارد.
درونمایه (theme) یک عنصر محوری است، زیرا در طول داستان از ابتدا تا انتها باقی می ماند. این تم یا درونمایه می تواند هرچیزی که نویسنده مناسب می داند باشد و همچنین می توان بیشتر از یک نوع تم در داستان داشت. قبل از اینکه به مثال هایی از درونمایه در ادبیات بپردازیم، این عنصر را بطور کامل مورد بررسی قرار می دهیم.
درونمایه چیست؟
در هر کار هنری، پیام اصلی که نویسنده قصد دارد آن را به خواننده ارائه دهد درونمایه نامیده می شود. ممکن است این درونمایه شجاعت، استقامت و یا عشق پایدار باشد.
هر داستانی حتی داستان های دیزنی دارای درونمایه ای است که بطور پایدار در داستان رخنه کرده است. شخصیت های داستان ممکن است از این درونمایه روی گردانی کنند و یا برعکس آن را با آغوش باز بپذیرند و رابطه آن ها بادرونمایه داستان بر رویدادهایی که به وقوع می پیوندد تأثیر گذار خواهد بود.
توجه کنید که درونمایه داستان و ایده اصلی داستان با هم تفاوت دارند. درونمایه پیامی است که در درون داستان نهفته شده است که می تواند به عنوان مثال پیام عشق، شجاعت و امید باشد. ایده اصلی به سادگی آنچه داستان در مورد آن است می باشد. در واقع می شود گفت که خلاصه ای از پیرنگ داستان ایده اصلی داستان است.
چگونه درونمایه داستان را پیدا کنیم؟
هیچ داستانی بدون این چند عنصر اصلی کامل نمی شود:
- شخصیت ها: افرادی که در وقوع وقایع داستان نقش دارند
- فضاسازی: جایی که داستان در آن اتفاق می افتد
- پیرنگ: وقایعی که داستان را شکل می دهند
- کشمکش: که شخصیت اصلی داستان با آن روبرو می شود و باید به یک نتیجه برسد.
در این مرحله همچنین می توانید از خود بپرسید که "ایده اصلی چیست؟" ورژن کوتاه داستان چیست؟ وقتی که هر کدام از عناصر فوق را مشخص کردید می توانید به درونمایه داستان فکر کنید. برای تشخیص بهتر درونمایه این سوالات را می توانید از خود بپرسید:
- شخصیت اصلی با چه مشکلی دست به گریبان است؟
- شخصیت اصلی چه درسی گرفته است؟
- چه پیامی شما از داستان دریافت کرده اید؟
اگر بتوانید به سوال سوم پاسخ دهید درک درونمایه داستان نیز برای شما مشخص می شود. هر چه بیشتر بخوانید با درونمایه های یکسانی روبرو می شود:
- رحم و شفقت - دلسوزی
- شجاعت
- مرگ و مردن
- صداقت
- وفاداری
- استقامت
- اهمیت خانواده
- مزایای تلاش و کوشش
- قدرت عشق
البته این لیست محدود به همین موارد نیست. درونمایه اصلی داستان می تواند هر چیزی باشد که نویسنده بخواهد بر آن تمرکز کند.
مثال هایی از درونمایه
هر چه بیشتر مطالعه کنید با درونمایه های ذکر شده بیشتر روبرو می شوید. مسلماً شجاعت، مرگ، دوستی و عشق بیشتر از بقیه در کتاب ها دیده می شوند. حال بیایید به هر کدام از این درونمایه ها با جزئیات بیشتر بپردازیم و مثال هایی را نیز از ادبیات داستانی محبوب برای هر کدام ارائه خواهیم داد:
درونمایه شجاعت:
شجاعت یک درونمایه عالی است که می توانید در نوشته های خود از آن استفاده کنید. زندگی سرشار از لحظات دشواریست که باید بر آن فائق آمد، و می توان از شخصیت های داستانی و غیر داستانی در ادبیات الهام گرفت. این دقیقا می تواند همان داستانی باشد که الهام بخش شخص دیگری در مواجهه با چالش های زندگیش باشد. در اینجا چند نمونه از درونمایه شجاعت در کارهای ادبی بزرگ آورده شده است:
وداع با اسلحه از ارنست همینگوی شخصیت هایی را به تصویر کشیده است که جنگ سختی را پشت سر می گذارند و تقریباً در هر مورد شجاعت شرافتمندانه ای را به نمایش می گذارند.
هابیت از جِی. آر.آر. تالکین داستان یک هابیت را بیان می کند که عازم یک ماجراجویی مهم می شود.
ایلیاد و اودیسه از هومر همچنین یک درونمایه جنگی و شجاعت را در بردارد.
زندگی پای از یان مارتل داستان پسری جوان را می گوید که پس از واژگونی کشتی در وسط اقیانوس اطلس برای زنده ماندن خود تلاش می کند.
جنگ و صلح از لئو تولستوی شجاعت مردانی که در حال جنگ هستند و همچنین شجاعت زنانی که باید تصمیمات دشواری را در خانه بگیرند، برجسته می کند.
درونمایه مرگ و مردن
مرگ چیزی است که همه با آن روبرو خواهیم شد. مفهوم مرگ با عدم قطعیت زیادی همراه است. و برای کسانی که فردی را از دست داده اند، احساس غم و اندوه و گاهی پشیمانی را از خود به یادگار می گذارد. اگر هدف شما تحریک عاطفی خوانندگانتان است، این می تواند یک درونمایه عالی باشد. چند نمونه از مرگ و میر در آثار بزرگ ادبی در ادامه آورده شده است:
دزد کتاب از مارکوس زوزاک دارای یک راوی است که خودِ مرگ است، و در طول جنگ جهانی دوم در آلمان زندگی انسانها را از آن ها می ستاند.
استخوان های دوست داشتنی از آلیس سوبولد، مرگ و اندوه را از منظر دختری که تازه به قتل رسیده است، بررسی می کند.
کتاب نحسی ستاره های بخت ما از جان گرین روی نوجوانانی تمرکز دارد که باید با بیماری کشنده خود کنار بیایند.
درونمایه دوستی
دوستی های ارزشمند می توانند زندگی فرد را به کلی تغییر دهند. این دوستی ها می توانند به شما در لحظاتی کمک کنند که باید شجاعانه عمل کنید و وقتی احساس ضعف می کنید شما را تقویت می کنند. و همچنین در لحظات خاص زندگی یک جایزه فوق العاده اند. در اینجا چند نمونه از زیبایی دوستی در آثار مهم ادبی آورده شده است:
دون کیشوت از میگل دو سروانتس داستان دو مرد را روایت می کند که در یک سفر جاده ای همراه هم قرار گرفته اند. پیوندهایی که دوستی آنها، همه ماجراهای آنها را ممکن می سازد.
هری پاتر و سنگ جادو از جِی.کِی. رولینگ درونمایه دوستی را در بر گرفته است. در حقیقت، تمام رمان ها در این سری کتاب ها بر این مفهوم تکیه می کنند. دوستی ناگسستنی بین هری، رون و هرمیون به اندازه ای قدرتمند است که به آنها این امکان را می دهد که حتی در برابر بزرگترین جادوگران بایستند.
بیگانه ها از آماندا لوئیکاس درونمایه دوستی را ترویج می دهد و اینکه چگونه تکیه کردن به کسی می تواند شما را در برخی از مهم ترین لحظات زندگی یاری کند.
درونمایه عشق
عشق می تواند جهان را به حرکت درآورد. وقتی دو شخصیت عاشق می شوند، به هر کاری دست می زنند تا در کنار هم بمانند. اینکه چگونه عشق علی رغم تمام سختی ها زنده می ماند داستان جالبی را بوجود می آورد. چند نمونه از عشق در آثار مهم ادبی آورده شده است:
آنا کارنینا از لئو تولستوی بر عشق به عنوان درونمایه اصلی تمرکز دارد. آنچه در اینجا جالب است این است که عشق به عنوان یک نیروی مخرب و در عین حال سازنده، چه در درون ازدواج و چه در خارج از آن، نمایش داده شده است.
غرور و تعصب از جین آستین درونمایه عشق را در زمانی که مردم خارج از گروه های اجتماعی خود با یکدیگر ملاقات نمی کنند، بررسی می کند.
رومئو و جولیت از ویلیام شکسپیر همچنین نشان می دهد که عشق چگونه می تواند چنان نیروی محرکه ای باشد که اگر عشق را نتوان داشت، پایانی جز مرگ نخواهد بود.
عقل و احساس از جین آستین به بررسی درونمایه عشق می پردازد و نشان می دهد که برای داشتن آن، باید کمی ناراحتی را نیز تجربه کرد.
شگفتی از آر.جِی. پالاسیو بر عشق تمرکز دارد، اما نه لزوماً عشق رمانتیک. ما عشقی را می بینیم که خانواده شخصیت اصلی به او نشان می دهد و همچنین تفاوت بین دوستانی که او را دوست دارند و ضدقهرمان هایی که زندگی او را سخت کرده اند به نمایش می گذارد.
بلندی های بادگیر از امیلی برونته درونمایه عشق را مورد بررسی قرار می دهد اما دو شخصیت اصلی به طور یکسان هم عاشق هم و هم در حال جنگ با یکدیگر هستند.
درونمایه انتقام
البته درونمایه یک رمان همیشه نباید یک چیز مثبت باشد. می تواند ویژگی منفی ای باشد که ممکن است خوانندگان را ترغیب کند تا در زندگی مسیرهای بهتری را انتخاب کنند. در اینجا چند نمونه از آسیب های انتقام جویی در آثار مهم ادبی آورده شده است:
کنت مونت کریستو از الکساندر دوما تقریباً از هر زاویه دید و دیدگاه شخصیتی به درونمایه انتقام می پردازد. همچنین درونمایه قدرت را نیز در داستان بکار گرفته است زیرا به محض اینکه کنت به قدرت می رسد، از کسانی که به او صدمه زده اند، انتقام می گیرد.
دختری که به لانه زنبور لگد زد (از مجموعه کتاب های دختری که با آتش بازی کرد) از استیگ لارسون: شخصیت اصلی از کسانی که در کتاب قبلی به دروغ او را متهم کردند انتقام می گیرد.
مکبث از ویلیام شکسپیر درونمایه انتقام جویی دارد زیرا یکی از شخصیت ها به نام مکداف پس از این که از مرگ خانواده اش مطلع می شود، تلاش های بسیاری می کند تا از مکبث انتقام بگیرد.
تفاوت بین درونمایه و اخلاق
اگر درونمایه همان پیام محوری نویسنده باشد که می خواهد به خوانندگان خود منتقل کند، پس چه فرقی با نکته اخلاقی داستان دارد؟ در حقیقت، درونمایه ها بسیار عمومی تر از نکات اخلاقی داستان هستند.
نکته اخلاقی درس خاصی است که نویسنده به خوانندگان خود می دهد. با این حال، درونمایه می تواند عمومی تر باشد؛ همچنین یک داستان می تواند بیش از یک درونمایه داشته باشد. خوانندگان به مرور درونمایه های داستانی را کشف می کنند، زیرا به طور مداوم در تمام کارهای داستانی (یا غیر داستانی) با آن برخورد می کنند. به همین ترتیب، نکته اخلاقی داستان می تواند یک درونمایه نیز باشد، اما درونمایه لزوماً نکته اخلاقی داستان نیست.
به عنوان مثال، در رومئو و ژولیت می توان استدلال کرد که درونمایه قدرت عشق است. عشق، این دو شخصیت را به سمت یکدیگر جذب کرده و هیچ چیز نتوانست آنها را از هم جدا کند. با این حال، نکته اخلاقی داستان کاملاً متفاوت است. نکته اخلاقی داستان این می تواند باشد که نگذارید کینه های قدیمی خانواده بی هدف ادامه یابد. یا اجازه ندهید که نفس شما بر زندگی شما حاکم شود، به خصوص وقتی که به قیمت خوشبختی فرزندانتان تمام می شود.
بنابراین، نکته اخلاقی (کنار گذاشتن کینه های قدیمی خانوادگی) می تواند یکی از درونمایه های داستان باشد، اما درونمایه (عشق بی حد و حصر) لزوماً نکته اخلاقی داستان نیست.
تفاوت بین درونمایه و حس و حال داستان
در حالی که درونمایه پیام اصلی نویسنده است، حس و حال داستان یک عنصر ادبی است که احساسات خاصی را از طریق کلمات و توضیحات در خوانندگان برانگیخته می کند. این حس و حال می تواند خوانندگان شما را از نظر عاطفی برانگیزاند و باعث شود که آنها با قطعه نوشتاری شما ارتباط بهتری برقرار کنند.
در واقع، حس و حالی که نویسنده ایجاد می کند، منجر به یک فضای عاطفی می شود. یکی از راه هایی که می توان این حس و حال را ایجاد کرد، از طریق زاویه دیدی است که داستان از طریق آن روایت می شود. بیایید نگاهی به شعر "راه نرفته" از رابرت فراست بیاندازیم.
دو جاده در جنگلی زرد از هم دور میشدند،
و دریغا که من نمیتوانستم هر دو را سفر کنم
و من تنها مسافری بودم، دیرزمانی ایستادم
و به یکیشان تا میتوانستم، نگریستم
تا آنجا که جاده در لابهلای درختها و شاخهها خم شده بود؛
خواندن این شعر باعث ایجاد یک حس و حال غم انگیز می شود، اینطور نیست؟ با توجه به تأمل نویسنده در مورد پشیمانی از انتخابی که در گذشته انجام داده، این حس و حال کاملاٌ مناسب شعر است.
پیوند عناصر یک داستان به هم
درونمایه داستان باید در تمام قسمت هایی که به رشد شخصیت ها و کشمکش ها می پردازد، جریان داشته باشد. این به مانند چسبی است که عناصر داستان را به هم پیوند می دهد. اگر درونمایه شجاعت است، آن را باید در اکثر عناصر اصلی پیرنگ داستان مشاهده کنیم و شخصیت اصلی را بخاطر قدرت و رفتار قاطعش تحسین کنیم. درونمایه باید در هر نوع فضاسازی یا هر تعداد کاراکتری، خود را نشان دهد.
دفعه بعدی که یک اثر جدید داستانی یا غیر داستانی را می خوانید، درونمایه های داستان را یادداشت کنید. ببینید چه تعداد درونمایه می توانید پیدا کنید. بعد از اینکه کتاب را به پایان رساندید، ببینید چه پیام اصلی از داستان دریافت کردید. شاید این انگیزه ای باشد که شما فردای بهتری را زندگی کنید.
مطالبی که در سایت "فصل یک" قرار می گیرند و همچنین امکانات سایت همه حاصل تلاش، صرف هزینه و وقت فراوان است. در صورتی که تمایل داشته باشید می توانید به سایت "فصل یک" به شیوه های مختلف یاری نمایید تا بتوانیم مطالب و امکانات بیشتری برای شما کاربران عزیز فراهم کنیم.