صدق صاف
پیرزنی تنها که دنبال همراهی مورد اعتماد می گشت و جوان آس و پاسی که مادرش جوابش کرده بود و..
پیرزنی تنها که دنبال همراهی مورد اعتماد می گشت و جوان آس و پاسی که مادرش جوابش کرده بود و..
زنی فلسطینی که در زیر آوار مانده و در دلش با همسرش صحبت می کند، دخترش دیروز شهید شده و پسر نوزادش در آغوش او شهید شده و او نگران روبه رو شدن با همسرش و جواب پس دادن به اوست
زنی روستایی که سرطان می گیرد و به کسی نمی گوید و خودش و زندگیش را برای عواقب کار آماده می کند و...
یادی از کودکان عطش کربلائیان کوچک حضرت رقیّه (س) و حضرت علی اصغر(ع)
داستان دختری روستایی که عقد می کند بعد شوهر شهریش او را ترک می کند و...
پیرمردی که همسرش مرتب به دیدارش میآید، پسربچهای که تصادف کرده و همچنان با انرژی و شادی از زندگی اش حرف میزند و گریهی خانوادهاش را میبیند اما راوی در نوعی برزخ احساسی به سر میبرد؛ جایی که در عین آگاهی به محیط اطراف، دسترسی به زندگی گذشتهاش و کسانی که دوستشان دارد، به تدریج از دست میرود.
داستان مفاهیمی مانند ترس، رنج، رواندرمانی، و سفر به درون را در قالب یک تجربه سفر هوایی بیان کند. این داستان بیشتر به کشمکشهای درونی و تحولات روحی راوی داستان می پردازد.