راز رمزآلود

راز رمزآلود

KA_bahrami87 نویسنده : KA_bahrami87 در حال تایپ

داستان های مشابه

شهری وجود دارد که همه فکر میکنند فقط یک افسانه است اما... ...

داستان ترسناک روایتی از یک هتل است که سال ها پیش در یکی از ...

در این‌جا قسمت کوتاهی از داستان «باغ موسیقی» یا «آوازبانو» ...

ریچ در دنیایی از نور می چرخید ، هر لحظه سرعت سقوطش بیشترو بیشتر می شد.سرش گیج می رفت و حسابی ترسیده بود. فریاد می زد و کمک می خواست ، اما صدایش حتی به گوش خودش هم نمی رسید. هر از گاهی الکس ، جو و یا لیزا را می دید که از جلویش رد می شدند . دستش را به طرفشان دراز می کرد ، اما نمی توانست آن ها را بگیرد.نمی دانست کجاهستند ولی این را خوب می دانست که دیگر در اتاق کارکنان نیستند . این سقوط کی تمام می شد ؟(متن برداشته شده از کتاب)



خب خب عزیزان .این رمان فانتزی،ماجراجویی هست و در هر سنی قابل خواندن هست . من هر روز مقداری از رمان رو برای شما انتشار میکنم . این رمان 2 نویسنده دارد . من این کتاب را با همکاری برادرم ،ابوالفضل بهرامی ،نوشتم که او هم نویسنده ای باهوش و تخیلی است . امیدوارم لذت ببرید . نظرات خود را برای ما بنویسید تا توی چاپ از انها استفاده کنیم .
ژانرها: تخیلی / ماجراجویی
تعداد فصل ها: 3 قسمت
تقویت مهارت های داستان نویسی جزئیات بیشتر اینجا کلیک کنید.