گمونم خیالاتی شدم، چشم های سرخی داشت و بدون دهن حرف میزد. ...
+مداد تراشم خرابه... -به من چه؟ +تو سرپرستمی! -مگه میخواستم؟ ...
درست است اعتراف عشق من به تو یک اشتباه بود...اما حتی اگر زمان ...
آیا از گزارش این داستان اطمینان دارید؟
برای "" باید وارد حساب کاربری خود شوید.