آرامش

آرامش

sadat نویسنده : sadat تمام شده

داستان های مشابه

ربات کوچکی بسیار قدیمی ای که تنها در یک دشت بزرگ پراز ضایعات ...

یک داستان از شخصیتی معمولی. یک روز، یک شهر، یک شخص...

میخوای بفهمی وقتی از آرزوت دست میکشی چه اتفاقی تو جهان میفته؟ ...

نور مهتاب با تلاش فراوان خود را از میان برف و بوران به داخل اتاق کشانده بود. او هم مثل من تنها بود. شب های تیره را برای «هیچ‌کس» روشن می‌کرد. همدم آدم‌های ناباب کوچه و خیابان بود. دور افتاده‌هایی مثل من.
ژانرها: تخیلی / داستان کوتاه
تعداد فصل ها: 1 قسمت
تقویت مهارت های داستان نویسی جزئیات بیشتر اینجا کلیک کنید.