زندگی در مقابل مرگ
عشق در مقابل نفرت زشتی در مقابل زیبایی
جنگ در مقابل صلح موفقیت در مقابل شکست
نیکی در مقابل بدی زیرکی در مقابل سادگی
گرما در مقابل سرما هستی در مقابل پوچی
خیر در مقابل شر آغاز در مقابل پایان
روشنایی در مقابل تاریکی
هر یک دارای مفهومی کاملا جدا و متضاد از هم هستند، که در عین حال ارتباط تنگاتنگی با یک دیگر دارند. آنها مکمل یک دیگر هستند و وجود هر یک بدون وجود دیگری بی معنی خواهد شد.
با آنکه هر یک دارای ذاتی جدا هستند تشخیص آنها بسیار سخت است. اینکه بدانی کدام یک خوب و کدام یک بد تقریبا غیر ممکن است.چگونه آنها را از هم تشخیص خواهید داد؟
چه می شود اگر بفهمیم تمام دانسته های ما راجب کسی یا چیزی اشتباه است؟
چه می شود اگر بفهمیم کسی که به او عشق می ورزیم با تمام وجود از ما متنفر است و نفرت دارد؟
چه می شود اگر بفهمیم صمیمی ترین دوستنمان دشمنان قسم خورده ما هستند؟
چه می شود اگر بفهمیم هیچ پایانی برای درد و رنج های ما وجود ندارد؟
چه می شود اگر بفهمیم آدم هایی که فکر می کردیم درستکار هستند، جنایتکار باشند؟
چه می شود اگر بفهمیم تاریکی به آن سیاهی که به نظر می رسد نیست و روشنایی میتواند سیاه تر از هر تاریکی باشد؟
چه می شود اگر بفهمیم شیاطین به آن بدی که به نظر می رسند نیستند و فرشتگان به آن خوبی که به نظر میرسد نباشند؟
داشتن ماهیت خوب و روشن همیشه به معنای خوب بودن نیست و داشتن ماهیت بد و تاریک همیشه دلیل بر بد بودن نیست.
-----------------------------