داستان های elenadadashian

لبخند خالی 1 در حال تایپ

لبخند خالی

۲۶ خرداد ۱۴۰۲

هی دختر تموم شد گریه نکن!

0 0 419
واقعیت 1 در حال تایپ

واقعیت

۲۶ خرداد ۱۴۰۲

او نیاز به مردی دارد که در حقش مردانگی کند و مادری که حس های دخترانه دخترش را آشکار سازد همین!

0 0 886
همچون سیاوش.. 1 تمام شده

همچون سیاوش..

۲۳ خرداد ۱۴۰۲

با هر بار خواندن و بلند کردن صدایش به قطع میتوانستم هرج و مرج ملائک را از شنیدن صدایش تشخیص دهم.

1 0 234
گُداز واقعیت 1 در حال تایپ

گُداز واقعیت

۲۲ خرداد ۱۴۰۲

گُداز واقعیت صدای او میتواند خود داستانی پر تامل باشد. دیدن او هر روز در مبهم ترین و دور ترین قسمت زندگی ام فقط چشمانم را عادت میدهد. جای او در ذهنم در نزدیک ترین اهالی که دسترسی به پرونده های اصلی تفکرم دارند است. میتوانستم با متمایز بودنم از تمامی ادم های اطرافش خود را از عشق او هم متمایز بدانم و اجازه شروعی به خود ندهم.

0 1 676
تقویت مهارت های داستان نویسی جزئیات بیشتر اینجا کلیک کنید.