داستان های masoud

رد دیگری 1 تمام شده

رد دیگری

۳۱ مرداد ۱۴۰۴

«او از پنجره آمد و جای من را گرفت.»

0 0 512
سه ضربه 1 تمام شده

سه ضربه

۳۱ مرداد ۱۴۰۴

در یک شب بارانی در روستایی متروک، مردی با شنیدن سه ضربه‌ی مرموز بر در خانه‌اش، گرفتار کابوسی هولناک می‌شود. وقتی در را می‌گشاید، کسی را نمی‌یابد جز ردپاهایی خیس که به‌طرز غیرطبیعی از در به سمت داخل خانه کشیده شده‌اند. او به زودی با موجودی روبه‌رو می‌شود که دقیقاً هم‌چون خودش است؛ اما رنگ‌پریده، پوسیده و خنده‌ای شوم بر لب دارد. این موجود یادآور نفرینی قدیمی است که پدرش سال‌ها پیش هشدار داده بود. با فروپاشی دیوارها و ورود سایه‌ای ناشناس، مرز میان واقعیت و وهم در هم می‌شکند. سرانجام، مرد درمی‌یابد که شاید دیگر او همان آدم سابق نیست… یا هرگز نبوده.

0 0 950
لاک 1 تمام شده

لاک

۲۰ مرداد ۱۴۰۰

پسرکی که در پشت چراغ قرمز شیشه ماشینها را پاک میکند چشمش به لاک قرمزی در یکی از ماشینها می افتد...

1 6 131
ملاقات 1 تمام شده

ملاقات

۱۷ مرداد ۱۴۰۰

پسری به همراه پدر و مادرش به آپارتمان جدیدی نقل مکان کرده.در پنجره ساختمان روبروی اتاقش چیزی میبیند..

0 7 292
سهم 1 تمام شده

سهم

۶ مرداد ۱۴۰۰

دسته بادکنکی از ماشین عروس وسط چهارراه جدا میشود و ....

0 7 281
تقویت مهارت های داستان نویسی جزئیات بیشتر اینجا کلیک کنید.