خشم : قسمت اول: دلقک

## **صحنهٔ اول: تهرانِ خفه – غروبِ خاکستری**
- **نمای باز:** خیابانهای شلوغ تهران با آسمانی پر از دود. فروشندگان دورهگرد، کارگران خمیده، جوانان معترض با شعارنوشتهها، و ماشینهای لوکس که بیاعتنا از کنار فقر میگذرند.
- **صدای راوی (همزمان با نماهای کلوزآپ از چهرههای خسته):**
**«گاهی نمیدانیم کجاایم... در شهری که نفسش را گرانی خفه کرده... جایی که فقر، شخصیتها را میدزدد و آدمها را به هیولا تبدیل میکند.»**

---

### **صحنهٔ دوم: ویلای لوکس در شمال تهران – شبِ مرگبار**
- **نمای بیرون:** ویلایی عظیم با دیوارهای سفید و نورپردازی طلایی. استخر پر از آب زلال که ماه را منعکس میکند. سکوت، تنها با صدای جیرجیرکها شکسته میشود.
- **مردی با ماسک دلقک** (طرحی ترسناک با رنگهای قرمز و سیاه) با لباس سیاه، تفنگی در دست، آرام از دیوار شمالی بالا میرود. چراغقوهاش را خاموش میکند و به پنجرهٔ اتاق خواب نزدیک میشود.

**نمای داخل اتاق خواب:** مردی چاق با پیراهن ابریشمی، پشت میز تحریر نشسته و اسناد مالی جعلی را امضا میکند. روی دیوار، عکسی از او با مقامات بلندپایه آویزان است.

**ماسک دلقک** (با صدایی تحریفشده از زیر ماسک):
**«امضا کن... همرو امضا کن... تا منم امضای خودم رو بزنم... روی پیشونیت!»**

**مرد چاق** (با لرزش):
**«کی... کی هستی؟ پول میخوای؟ هرچقدر بخوای میدم!»**

**ماسک دلقک** (با خندهای مکانیکی):
**«پول؟ تو خونِ مردم رو میدزدی... حالا وقتشه خون خودت رو بپردازی...»**

---

### **صحنهٔ سوم: مراسمِ انتقام**
- **ماسک دلقک** تفنگ را به سمت مرد چاق میگیرد. دوربین به آرامی به عکسهای روی دیوار زوم میکند: مرد چاق در حال رشوهگیری، نابودی محیط زیست، و دستور اخراج کارگران.
- **شلیک:** صدای کرکنندهٔ گلوله... خون از سر مرد چاق فواره میزند و روی فرش سفیدِ ایرانی پخش میشود.
- **ماسک دلقک** با انگشت، خون را روی پیشانی مرد چاق مینویسد: **«خشم»**.

---

### **صحنهٔ چهارم: پایانِ سیاه**
- **ماسک دلقک** از پنجره فرار میکند. دوربین از بالا نشان میدهد که خون آرام از ویلا به خیابان میرسد و با فاضلاب مخلوط میشود.
- **نمای کلوزآپ:** موشهای شهری از فاضلاب بیرون میآیند و خون را میلیسند.
- **صدای راوی:**
**«در شهری که مغزها فاسد شده... خشم، تنها زبان باقیماندهست...»**