داستان های vahid_heidarnezhad

مغازه های فراموشی 1 در حال تایپ

مغازه های فراموشی

۱۹ فروردین ۱۴۰۱

چرا مقصدمان را گم میکنیم؛ گاهی وقت‌ها

0 0 912
روح اروند 1 در حال تایپ

روح اروند

۲ آذر ۱۴۰۰

گمونم خیالاتی شدم، چشم های سرخی داشت و بدون دهن حرف میزد. آبادان شهری است که...

1 0 2.7 K
پرتره: سایه؛ نور زنی است که اسم ندارد 1 تمام شده

پرتره: سایه؛ نور زنی است که اسم ندارد

۲ آذر ۱۴۰۰

همه چیز از صدای « تقه» شروع میشود. حتی زن.

0 0 434
تقویت مهارت های داستان نویسی جزئیات بیشتر اینجا کلیک کنید.