رمان۷۷فصل۱قسمت۲
رمان۷۷ فصل۱قسمت۲ این اثر میباشد که قسمت اول ان را دراین صفحه منتشر نمودم مجموعه رمان۷۷ آثار نوشته هایم ازدهه۸۰تابدین روز میباشد،آثارثبت شده میباشد،تقدیم به همه فرزندان ایران???♥️
رمان۷۷ فصل۱قسمت۲ این اثر میباشد که قسمت اول ان را دراین صفحه منتشر نمودم مجموعه رمان۷۷ آثار نوشته هایم ازدهه۸۰تابدین روز میباشد،آثارثبت شده میباشد،تقدیم به همه فرزندان ایران???♥️
تمامی فصل های رمان۷۷ باتوجه که روایت های گوناگونی دارد اما برای فهم هر فصل لازم است فصل قبل آن خوانده شده باشید، فصل۲قسمت۱
داستان درباره دو عاشق است که سبب تعصب قومی و زبانی از هم جدا می شوند پسر اعدام و دختر عروسی میکند
میگن آدما توی خاطراتی که باهامون میسازن ذخیره میشن. ولی تو انگار توی تمام بو های خنک، تمام رنگ های شاد و شیرین، توی تمام طعم های ترش و ملس زندگیم ذخیره شدی. «امان از دست تو...»
وقتی مرگ از رگ گردن به انسان ها نزدیک تر است ، وقتی نیرویی شرور قصد کشتن آدمها را دارد ، و زمانی که تلاش مذبوحانه قربانیان چون بال زدن حشره ای در تار عنکبوت است ، مرگ چیره می شود ، گوشت با طعم آدرنالین !!
رمان [ ماه من My novel of the month به قلم : M.B خلاصه : نیلماه یه دختر شیطون و زبون درازیه که تو کل خانواده به خانوم دکتر معروفه . نیلماه جراح معروفی هستش که یه سری اتفاقی میفته و کارشو ول میکنه دیگه نمیتونم توضیحی بدم تا آخرش همراهمون باشین و کسایی که طرفدار خواننده های نازنینمون حامی و امیر و رهام هستند این رمان رو از دست ندن✨️
زمینی را تصور کنید که با دنیای عجیب خارج از خود، هیچ آشنایی ندارد. حال اگر یک هیولا از آن جا به زمین بی همه کس بیاید و شروع کند به نابود کردن آن، اوضاع چگونه می شود؟ همراه باشید با قهرمانانی که قدرت مقابله با هیولا در توانشان نیست؛ اما تمام سعی خود را می کنند تا...
این رمان در واقع ترجبه جهان تناسخ است که در ادامه به آن خواهن پرداخت
خلاصه داستان: اتفاقی رخ میدهد که نشان میدهد کاراگاه شماره 44 از بخش 3 قاتل است.. و او انکار میکند که قاتل نیست.. اما شواهد و مدارک نشان دهنده این است که او قاتل است.. از 3 کاراگاه دیگر 2 کاراگاه کمک میکنند او از زندان بیرون بی اید و تمام شواهد و مدارک را پاک میکنند تا نشان دهند او قاتل نیست... اما ایا 3 کاراگاه قاتل هستند یا آن یک کاراگاهی که به انها کمک نکرد؟ ?نکته مهم:شما فقط میتوانید یک نفر را از 4 نفر انتخاب کنید و به ان شک کنید چون نفر بعدی در ان وجود ندارد ما یک قاتل در داستان داریم?
این داستان کوتاه،روایتگر دختری عکاس است که روزی هین ثبت تصاویر ،نابینایی را دیدار میکند...!
در سایهها ،به دنبال راه خروج در جهانی که خاطرات ،تنها ساکنان ان هستند: دری به دنبال باز شدن، شکافی در دل دیوار سکوت و کلیدی که فقط به دست خاطره هاست.
ادامه رمان۷۷،فصل۲ قسمت۲ قلم یا اسلحه این رمان ۷۷ فصل دارد آثار ثبت شده است. نویسنده شاهرخ خیرخواه دهه ۸۰
...آفازی. این چیزی بود که دکترها بهم گفتن. البته من بیشتر وقتها آفاسی تلفظش میکنم. بهم گفتن مغزم دیگه نمیتونه درست با کلمات کنار بیاد. نمیدونم... شاید با هم دعواشون شده! شاید اون ضربهای که من حتی نمیتونم به یاد بیارمش؛ باعث شده سبد کلمات از دست مغزم بیافته و همه چی پخش و پلا بشه! به هرحال که من بعد از اون ضربه؛ دیگه آدم سابق نشدم. دکترا گفتن سمت چپ مغزم بهشدت آسیب دیده و برای همینه که دیگه نمیتونم درست حرف بزنم؛ حرفهای بقیه رو راحت بفهمم، راه برم، با دست راستم کار کنم یا حتی یه لبخند تمیز قشنگ بزنم...