ژانر
جستجو در عناوین
تعداد کلمات
مرتب سازی براساس
فقط تمام شده ها
فقط داستان های در حال تایپ
پینوکیو 1 تمام شده

پینوکیو

۱۲ آبان ۱۴۰۴

کودکی شیفته‌ی مجسمه‌های بی‌نظیر مغازه‌ی "پینوکیو"، روزی این علاقه‌مندیش بر او غلبه می‌کند و به جای رفتن به مدرسه، به سراغ خریدن مجسمه‌ای دیگر می‌رود؛ اما که می‌داند چه چیزی چشم انتظار اوست؟ با او در پیدا کردن راز این مجسمه‌های فوق‌العاده همراه شید!

0 0 1.1 K
دام دید 1 تمام شده

دام دید

۱۲ آبان ۱۴۰۴

داستانکی به نام "دام دید"

0 0 352
هاروت و ماروت 1 تمام شده

هاروت و ماروت

۱۲ آبان ۱۴۰۴

تمرین تصریحی، تلویحی و مسکوت بانگاهی به آیه ۱۲۱ سوره طه: «وعصی آدم ربه فغوی» و آیه ۱۰۲ سوره بقره

0 0 690
عزل خدا 1 تمام شده

عزل خدا

۹ آبان ۱۴۰۴

تمرین توصیف با نگاهی به قهوه خانه سورات اثر برناردن دوسن پیر

0 0 439
شرط بندی 1 تمام شده

شرط بندی

۹ آبان ۱۴۰۴

برداشتی از فصل چهارم رساله لغت موران و رساله عقل سرخ سهروردی

0 0 351
غسال 1 تمام شده

غسال

۹ آبان ۱۴۰۴

تنبه و بیداری (یقظه) موتوا قبل ان تموتوا - حدیثی از پیامبر اکرم (ص) برداشتی از بیت: این تن اگر کم تَنَدی ... راه دلم کم زَنَدی (مولانا)

0 0 421
مغنی 1 تمام شده

مغنی

۹ آبان ۱۴۰۴

برداشتی از حدیث «کل شیء یرجع الی اصله» امام محمد باقر (ع) و نگاهی به رساله لغت موران سهروردی

0 0 412
تون تاب 1 تمام شده

تون تاب

۹ آبان ۱۴۰۴

برداشتی از آیه ۱۲۶ سوره اعراف

0 0 410
عهد 1 تمام شده

عهد

۹ آبان ۱۴۰۴

برداشتی از آیه ۱۷۲ سوره اعراف

0 0 375
بی نهایت∞ 1 تمام شده

بی نهایت∞

۸ آبان ۱۴۰۴

تمرین کنش تکرار شونده با نگاهی به آیه ۲۷ سوره لقمان

0 0 561
.زیر نور ماه 1 تمام شده

.زیر نور ماه

۶ آبان ۱۴۰۴

این داستان درباره کوهی بلند قامت و ماه است که یک مکالمه زیبا بین آنها جاری است.و کوه فکر میکند زیبایی ندارد

0 0 188
خون طلایی 1 تمام شده

خون طلایی

۶ آبان ۱۴۰۴

مجموعه کتاب های آقای ایکس

0 0 711
مامایی 1 تمام شده

مامایی

۶ آبان ۱۴۰۴

تنها هنر من این است كه عقل ها و ذهن ها را مدد می كنم كه زاینده شوند؛ یعنی علمی كه در نهاد ایشان هست پیدا شود و به آن آگاه گردند. صحنه ی پنج دقیقه قبل از اعدام سقراط

0 0 471
خانه نحس 1 تمام شده

خانه نحس

۵ آبان ۱۴۰۴

راوی، مردی میانسال است که پس از بیست سال دوری، به دزفول بازمی‌گردد؛ شهری که خاطرات کودکی‌اش را در خود جا گذاشته است. با قدم‌گذاشتن در گرمای خرداد خوزستان، گذشته‌ی فراموش‌شده در ذهنش بیدار می‌شود: روزی که برادر بزرگش، محمد، ناپدید شد. در آن زمان، راوی کودک نه‌ساله‌ای بود که تازه با خانواده‌اش به خانه‌ای جدید اسباب‌کشی کرده بودند. همسایه‌شان، طاهره‌خانم، خانه را «نحس» می‌دانست، اما خانواده‌ی راوی اعتنایی نکردند. یک شب، محمد طبق معمول برای مطالعه به کتابخانه رفت و گفت پیش از اذان مغرب برمی‌گردد، اما هرگز بازنگشت. نگرانی خانواده از همان شب آغاز می‌شود؛ مادر با اشک و دعا، پدر با خشم و انکار، و کودک با ترسی گنگ از تاریکی خانه و حرف‌های طاهره‌خانم. روز بعد، پدر و دایی‌ها به جست‌وجو می‌پردازند: دانشگاه، خانه‌ی دوستان، مسجدها و حتی کنار رودخانه‌ی دز. هیچ نشانی از محمد پیدا نمی‌شود. سرانجام در کلانتری خبر می‌شنوند که جسدی از رودخانه پیدا شده است. کودک با دلی امیدوار همراه پدرش به غسالخانه می‌رود و در ذهن خود می‌کوشد باور کند آن جسد برادرش نیست. اما لحظه‌ای که پدر، فریادزنان و گریان از غسالخانه بیرون می‌آید، حقیقت بر او روشن می‌شود: محمد مرده است. در ذهن کودک، مرگ برادر با نحسی خانه گره می‌خورد و تمام معصومیتش در یک لحظه فرو می‌ریزد. در زمان حال، راوی از سیگار نیم‌سوخته‌ای که میان انگشتانش خاموش شده، به خود می‌آید. تصمیم می‌گیرد به تهران بازگردد؛ زیرا برخی خاطره‌ها آن‌قدر سنگین‌اند که بهتر است برای همیشه در گذشته گم بمانند. #داستان_کوتاه #خانه_قدیمی ...

0 0 1.1 K
عشقی که ضرب المثل شد 1 تمام شده

عشقی که ضرب المثل شد

۵ آبان ۱۴۰۴

برداشتی از آیه ۱۱ سوره تحریم و با نگاهی به کتاب «حافظ جاوید» اثر هاشم جاوید و شعری از شاملو

0 0 496
تقویت مهارت های داستان نویسی جزئیات بیشتر اینجا کلیک کنید.