ژانر
جستجو در عناوین
تعداد کلمات
مرتب سازی براساس
فقط تمام شده ها
فقط داستان های در حال تایپ
اـشـراـفـی ـزاده. قلـابـی✨ 0 تمام شده

اـشـراـفـی ـزاده. قلـابـی✨

۲۱ خرداد ۱۴۰۴

آنیسا دختری‌ست نجیب زاده که در خانواده ای ( تقریبا خانواده) پر از احترام وعزت ولیکه ناگهان تصمیم می‌گیرد یک نفر را به عنوان راننده شخصی‌اش انتخاب کند، اما نمی‌داند این راننده، همان عضوی از خانواده اصلی اوست که برای خوش‌وبش نیامده... از طرفی، فردی خل و چل وجود دارد که با شخصیت اصلی داستان به شدت مشکل دارد. در حالی که همه‌چیز پیچیده‌تر می‌شود، آنیسا تازه متوجه می‌شود که خانواده‌اش به دو قسمت تقسیم شده و او باید با یکی از آن‌ها همراه باشد... (اوخی ?)

0 0
دنیای آدم بزرگ ها 2 تمام شده

دنیای آدم بزرگ ها

۲۱ خرداد ۱۴۰۴

من کودکی هامو می‌خوام. من برای رفتن از پیش آدم بزرگا، عروسک و بازی می‌خوام.

0 2 890
رهایی 1 تمام شده

رهایی

۱۹ خرداد ۱۴۰۴

روایتی تمثیلی و شاعرانه که با تصاویری وهم‌آلود، داستان تلاشی آگاهانه برای رهایی از انفعال و فاجعه را در برابر بی‌تفاوتی جامعه به تصویر می‌کشد.

0 0 498
شهر ناپیدا و کلید زمان 1 تمام شده

شهر ناپیدا و کلید زمان

۱۷ خرداد ۱۴۰۴

--- خلاصه داستان شهر ناپیدا و کلید زمان: داستان درباره شهری مرموز به نام «ناپیدا» است که مردم آن شهر به طور ناگهانی و بدون دلیل مشخصی ناپدید می‌شوند. قهرمان داستان، که معمولاً یک کودک یا نوجوان کنجکاو است، تصمیم می‌گیرد راز این ناپدید شدن‌ها را کشف کند. در مسیر جست‌وجو، او با کلیدی جادویی به نام «کلید زمان» مواجه می‌شود. این کلید توانایی بازگرداندن زمان یا سفر در زمان را دارد و به قهرمان داستان کمک می‌کند تا به گذشته شهر ناپیدا برگردد و علت ناپدید شدن‌ها را پیدا کند. در نهایت، او با حل معمای زمان و مواجهه با چالش‌های مختلف موفق می‌شود حقیقت را کشف کرده و ساکنان شهر را نجات دهد.

0 0 353
شلیک 1 تمام شده

شلیک

۱۶ خرداد ۱۴۰۴

داستانی کوتاه و تلخ دربارهٔ انتقام خاموش پسری روستایی است که پس از قتل ظالمانه پدرش توسط ارباب زورگو، با شلیکی دور از انتظار، عدالت را برقرار می‌کند.

0 0 1.4 K
چند و یک خط 1 تمام شده

چند و یک خط

۱۱ خرداد ۱۴۰۴

تازه با این پلتفرم آشنا شدم و تمرین نویسندگی می‌کنم. انتقاد یا پیشنهادی واسه بهترشدن دارید بگید.

0 1 234
در بند زلیخا 27 تمام شده

در بند زلیخا

۱۱ خرداد ۱۴۰۴

رمان: در بند زلیخا نویسنده: آلباتروس خلاصه: مرگ جان یکی را نمی‌گیرد بلکه نفس کسی را سرد می‌کند و نفس‌ بازمانده‌ها را سردتر. انفجاری که جان گرفت! دختری را یتیم کرد و مادری را... . شلیک گلوله‌هایی که دختری را تنهاتر کرد و پدری را... . حال هفده سال از آن واقعه‌های تلخ می‌گذرد. با ورود شخصی مرموز خاک‌ دیروزها کنار رفته و دلیل مرگ پدر و مادری که به ظاهر حق بود، روشن می‌شود و خیلی از ناحق‌ها آشکار می‌شوند!

0 1 103.9 K
بهار بارانی عشق 1 تمام شده

بهار بارانی عشق

۱۰ خرداد ۱۴۰۴

بهار بارانی عشق: ? روزی که باران آرام بر خاک روستا بارید، دل‌هایی جوان بی‌صدا به هم گره خورد. کیان و آرزو، در دل مهربانی طبیعت، قصه‌ای عاشقانه آغاز کردند؛ قصه‌ای که در سایه‌ی حسادت شکوفه نزد، اما با نور وفاداری و گرمای دل‌ها به بار نشست. این روایت، زمزمه‌ی عشقی‌ست که در قطرات باران متولد شد و در بهار دل‌ها جاودانه ماند.

0 0 2.1 K
قاصدک عاشورا 1 تمام شده

قاصدک عاشورا

۷ خرداد ۱۴۰۴

قاصدک عاشورا: قاصدک عاشورا قصه‌ی اشک است و آتش؛ روایتی از دل خاک مقدس کربلا، که با عطر غربت و شکوه، جان خواننده را درگیر می‌کند. این کتاب، تنها بازگویی یک مصیبت نیست، بلکه تپش‌های زنده‌ی تاریخ است از زبان زنی که نه‌تنها شاهد، بلکه حامل پیام عاشوراست؛ زنی که واژه‌ها را با اشک نوشت و حقیقت را در دل خرابه‌ها فریاد زد. در هر فصل، نویسنده با نگاهی انسانی و زبانی احساسی، صحنه‌هایی از رشادت حسین (ع)، وفاداری عباس، مظلومیت علی‌اصغر و آتش در دل زینب را پیش چشم خواننده ترسیم می‌کند. از طلوع خورشید در کربلا، تا فروغ ایمان در خرابه‌های شام، از صدای افتادن قامت امام، تا زمزمه‌های کودکانه‌ی رقیه، هر واژه در این کتاب، زخمی است که می‌خواند، می‌سوزاند و بیدار می‌کند. این کتاب، نمایش غربت نیست؛ تجلی حقیقت است. زینب در آن، بانویی است که با قامتی خمیده اما دلی استوار، از زیر آوار داغ و درد برخاست تا پرچم حقیقت را بر بام تاریخ بیفشاند. و راوی، چون قاصدکی کوچک، پیام این عشق خونین را بر دوش گرفته تا آن را از نسلی به نسل دیگر برساند. قاصدک عاشورا کتابی است برای دل‌هایی که هنوز می‌تپند، برای چشم‌هایی که می‌بارند، و برای روح‌هایی که در جست‌وجوی معنا، آتش می‌گیرند. این روایت، نه پایان دارد و نه فراموشی؛ چرا که عاشورا، حقیقتی جاودانه است که در قلب هر آزاده‌ای خواهد ماند.

0 0 3.6 K
بر فراز آن کوه بلند 1 تمام شده

بر فراز آن کوه بلند

۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴

یک روایت تمثیلی-عرفانی با درون‌مایه‌های مذهبی، فلسفی و اجتماعی است که در ژانر رئالیسم جادویی یا داستان نمادین جای می‌گیرد.

0 0 4.3 K
کسی برایش گریه نکرد 1 تمام شده

کسی برایش گریه نکرد

۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴

روایت تلخ و تأمل‌برانگیزی از تنهایی، خیانت، و پیامدهای شوم اعمال انسان. داستان در یک روستا می‌گذرد و ماجرای کاک غریب، پیرمردی منزوی و منفور را روایت می‌کند که سال‌ها پیش با خیانت به یک چریک پیر (کاک نامو)، نفرت همه اهالی را برانگیخته بود.

0 2 2.4 K
چشم‌ها 1 تمام شده

چشم‌ها

۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴

روایتگر زندگی روژین، دختری که تحت فشار نگاه‌های سنگین و قضاوت‌های اطرافیان قرار دارد و درگیر تنش‌های درونی و هویتی است.

0 0 1 K
بوی رودخانه 1 تمام شده

بوی رودخانه

۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴

روایت زندگی کوتاه و غم‌انگیز ژینا، یک دختر جوان روستایی است که از کودکی تا مرگ زودهنگامش با رنج و محرومیت دست و پنجه نرم می‌کند. داستان از نگاه حامد، یک پسر بچه کنجکاو که شاهد بخشی از زندگی ژینا است، روایت می‌شود.

0 0 1.6 K
شکست قلم 4 تمام شده

شکست قلم

۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴

چه میشود اگر یک نویسنده با چیزی که نوشته است روبه رو شود ؟

1 1 2.2 K
به سمت نور بیا ! 2 تمام شده

به سمت نور بیا !

۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴

قطعه ای کوتاه از عشق یک خون آشام به خورشید... داستان سقوط یک شیطان به اعماق آسمان ...

1 6 1.2 K
تقویت مهارت های داستان نویسی جزئیات بیشتر اینجا کلیک کنید.