ژانر
جستجو در عناوین
تعداد کلمات
مرتب سازی براساس
فقط تمام شده ها
فقط داستان های در حال تایپ
وقتی ذهن با واقعیت فاصله می‌گیرد، یک گل سخنگو می‌تواند همه چیز را عوض کند… 1 تمام شده

وقتی ذهن با واقعیت فاصله می‌گیرد، یک گل سخنگو می‌تواند همه چیز را عوض کند…

۲۱ شهریور ۱۴۰۴

در حیاط بیمارستان، دختری که با اسکیزوفرنی دست و پنجه نرم می‌کند، با گلی سخنگو روبرو می‌شود. این گل ذهن و احساسات او را به چالش می‌کشد و او را وادار می‌کند بین واقعیت و توهم، امید و تنهایی، انتخاب کند. داستانی کوتاه، احساسی و روانشناختی که خواننده را مستقیم به دنیای درونی شخصیت می‌برد.

0 0 312
قتل عام شب 20 تمام شده

قتل عام شب

۲۰ شهریور ۱۴۰۴

داستان دو برادر که با وجود اتفاقاتی که براشون می‌افته ..خنده ها و گریه ها و جدایی هاشون از هم..رابطشونو حفظ میکنن و بعد سال ها به آرامش میرسن..ولی در آخر این داستان..آرامششون ابدی میشه.. نویسنده=آیهان میهراد.. امیدوارم لذت ببرید..

0 3 7.6 K
برج فداکاری 1 تمام شده

برج فداکاری

۱۷ شهریور ۱۴۰۴

برج فداکاری ساعت از نیمه‌شب گذشته بود وقتی در آپارتمان کوچک و نمورم را باز کردم. کوله‌پشتی‌ام روی شانه‌ام نه یک بار، که گویی تابوتی بود برای تمام آرزوهای از دست‌رفته‌ام. مدرسه امروز جهنم روی زمین بود—امتحان غافلگیرکننده ریاضی که نمره‌ام را به خاک سیاه نشاند، تحقیر در برابر دوستان که حالا فقط همکلاسی بودند، و تنهایی‌ای که از آن روزی که پدر و مادرم در تصادف از دست رفتند، مثل خوره به جانم افتاده بود. تنها آرزویم این بود که در تاریکی اتاقم محو شوم، جایی که خاطرات گذشته مثل سایه‌ها آزارم می‌دادند. روی تخت افتادم و چشمانم را بستم، آرزوی نابودی کردم. و دنیا، به شیوه‌ای شوم، به آرزویم پاسخ داد. وقتی چشمانم را باز کردم، دیگر در اتاقم نبودم. در تالاری بی‌پایان ایستاده بودم که سقفش در تاریکی محو شده بود، گویی به اعماق آسمان اساطیری پارسیان فرو می‌رفت........

0 0 2.1 K
فروید در سایه قلب قسمت اخر 2 تمام شده

فروید در سایه قلب قسمت اخر

۱۷ شهریور ۱۴۰۴

این رمان واقعیتی هست که بخشی از دفتر یادداشت فروید برداشته شده ،وبخشی نیز به آن افزوده شده. درکلیت داستان واقعیت است. #شاهرخ_خیرخواه

1 0 2.6 K
طرح خونین 1 تمام شده

طرح خونین

۱۱ شهریور ۱۴۰۴

وقتی که خون تو بومم را رنگ آمیزی کرد، فهمیدم که قلبم از تپش ایستاده است... چاقویم را در دستت گذاشتم و برای بار هزارم معذرت خواهی کردم، تو هم با کمال میل آن را توی قلب از قبل ایستاده ام فرو کردی... ایستادی تا پاشیده شدن خونم را روی همان بوم بزرگ آرزوها ببینی، ایستادی تا غرق شدنم توی خون خودم و سیاهی رفتن چشمانم را ببینی....

0 0 1.4 K
حماسه فتح اباد_ نویسنده: زهرا سلطانی 1 تمام شده

حماسه فتح اباد_ نویسنده: زهرا سلطانی

۹ شهریور ۱۴۰۴

خلاصه داستان از این قرار است که خانی زورگوی روستا خواست اموال روستای دیگری را صاحب شود اما با زرنگی چند تن از اهالی موفق نشد دو تن از اهالی شروع کردن به کندن ثم(مشابه زیر زمین)با این زرنگی توانستند...... با خواندن این داستان پی میبرید که خاک وطن خاک دل است و بس!

0 1 217
حماسه ی خونی 2 تمام شده

حماسه ی خونی

۸ شهریور ۱۴۰۴

این داستان درباره ی یک پسر هست که همکلاس هاش اون رو مسخره می‌کردند و اون یک نقشه کشید و میدونست که به جای خوبی ختم نمیشه☠

1 6 285
Birthday?(تولد) 1 تمام شده

Birthday?(تولد)

۷ شهریور ۱۴۰۴

امروز تولد ایل دونگ کوچولوعه!!?? اما هیچ کس نمیدونه شاید امروز سرنوشت داستان دیگه ای براش نوشته باشه?? Kimiya기미야?

0 1 428
سه قهرمان افسانه ای :محفل سرنوشت 0 تمام شده

سه قهرمان افسانه ای :محفل سرنوشت

۷ شهریور ۱۴۰۴

آنها جنگیدند و پیروز شدن ...یا فقط این طور فکر می کردند. وقتی پرده ی تازه ای از تاریکی به کنار می رود، دشمنی باستانی به سایه ها باز می گردد. این هیچکس در امان نخواهد ماند؛دوستی ها شکسته می شوند و همه چیز رنگی مرگبار به خود می گیرد. دوقهرمان بایدانتخواب کنند: نجات سرزمینشان...یا قربانی کردن کسی که بیش از همه دوستش دارند.

1 0
فروید در سایه ی قلب 1 تمام شده

فروید در سایه ی قلب

۲ شهریور ۱۴۰۴

این رمان الهام گرفته از از دفترچه فروید است، کاملا تاریخی ست ، و به لایه های پنهان زیگموند فروید ورود میکند.. #شاهرخ_خیرخواه

0 0 566
صلوات 2 تمام شده

صلوات

۱ شهریور ۱۴۰۴

سبک طنز و فکایی ‌فارسیکال ،

0 0 212
رمان۷۷فصل۶ نیلوفر واژگون قسمت۲ 1 تمام شده

رمان۷۷فصل۶ نیلوفر واژگون قسمت۲

۳۱ مرداد ۱۴۰۴

این رمان از عشق نمیگوید از اشتباهی میگوید که قرن هاست نام ش عشق است، جدا از اینکه عشق وجود خارجی دارد یا که خیر این داستان شرحی ست بر احوال خیلی از همه ما..

0 0 794
شلوار جین 1 تمام شده

شلوار جین

۳۱ مرداد ۱۴۰۴

طنز فارسیکال سبکی ایرانی روان و نثری ساده. داستان از یک ذهنیت ساده شروع میشود تا یک پیچیدگی سیاسی را رسوا کند..

0 0 647
رد دیگری 1 تمام شده

رد دیگری

۳۱ مرداد ۱۴۰۴

«او از پنجره آمد و جای من را گرفت.»

0 0 512
سه ضربه 1 تمام شده

سه ضربه

۳۱ مرداد ۱۴۰۴

در یک شب بارانی در روستایی متروک، مردی با شنیدن سه ضربه‌ی مرموز بر در خانه‌اش، گرفتار کابوسی هولناک می‌شود. وقتی در را می‌گشاید، کسی را نمی‌یابد جز ردپاهایی خیس که به‌طرز غیرطبیعی از در به سمت داخل خانه کشیده شده‌اند. او به زودی با موجودی روبه‌رو می‌شود که دقیقاً هم‌چون خودش است؛ اما رنگ‌پریده، پوسیده و خنده‌ای شوم بر لب دارد. این موجود یادآور نفرینی قدیمی است که پدرش سال‌ها پیش هشدار داده بود. با فروپاشی دیوارها و ورود سایه‌ای ناشناس، مرز میان واقعیت و وهم در هم می‌شکند. سرانجام، مرد درمی‌یابد که شاید دیگر او همان آدم سابق نیست… یا هرگز نبوده.

0 0 950
تقویت مهارت های داستان نویسی جزئیات بیشتر اینجا کلیک کنید.