درباره t_parsa_razeghi

  Parsa♤Taha
  تهران
  12 ساله
  تاریخ عضویت: ۴ مرداد ۱۴۰۲

"به هر حال صورت انسان چیزی بیشتر و کمتر از یک ماسک نیست"

کتاب سرو غمگین , آگاتا کریستی

آخرین پیام

  ۶ شهریور ۱۴۰۳ ۲۳:۴۴

با سلام یک داستان جدید منتشر شد به اسم استرینکل ها : راز اتاق های مخفی لطفا بخونید و نظرتون رو بنویسید با تشکر ?

داستان های t_parsa_razeghi

5 داستان منتشر شده
استرینکل ها : راز اتاق های مخفی 3 در حال تایپ

استرینکل ها : راز اتاق های مخفی

۴ مهر ۱۴۰۳

بعد از مرگ ناگوار پدر و مادر لوسی استرینکل ، او نامه ای مرموز از طرف عموی پدرشان ریچارد استیرنکل دریافت می کند ، درون نامه نوشته شده بود که او به همراه خواهر و برادرانش به خانه او بیایند و در آنجا زندگی کنند، اما ریچارد برای آنها شرطی می گذارد که آنها باید تمام درهای مخفی این خانه را پیدا کنند . اما پشت آن درها رازهای مخوفی در انتظارشان است...

0 2 5.1 K
سایه مورمور 1 در حال تایپ

سایه مورمور

۶ مرداد ۱۴۰۳

بعضی با خواندن داستان هایی مو به تن‌شان سیخ می شود ، بعضی هم برایشان عادی است ، اما همانطور که معلوم است این داستان برای بعضی از افراد مور مور کننده است .

0 4 1.9 K
هفت پنی 3 در حال تایپ

هفت پنی

۶ مرداد ۱۴۰۳

سوار بر اسب بالغ اش شد و به آن سوی جنگل تاخت ، جایی که شهر را یاغی ها پر کرده بودند.....

1 2 1.6 K
قتل های نیمه شب 2 در حال تایپ

قتل های نیمه شب

۶ مرداد ۱۴۰۳

ساعت دوازده شب زمانی که قتل های نیمه شب اتفاق می‌افتد....

3 12 4.4 K
شهر نفرین شده( ادبیات وحشت) 12 در حال تایپ

شهر نفرین شده( ادبیات وحشت)

۱۸ تیر ۱۴۰۳

اما و برادرش ویکتور به همراه مادر بزرگشان به خانه ای در روستای جرمینز نقل مکان می کنند . اما رازهایی ترسناک از این شهر و خانه کشف می‌کند. و ویکتور هم درگیر دلیل فوت والدینش است اتفاقات ترسناکی برای این خانواده رخ می دهد از روح زدگی تا لاشه ی حیوانات و عروسک های شیطانی.

6 14 14.3 K
تقویت مهارت های داستان نویسی جزئیات بیشتر اینجا کلیک کنید.