همان پروانه‌ی توی ظرف مربا... : مقدمه کوتاه

نویسنده: NegarMojiri

راستش نمی‌دونم باید چی بگم و چطوری شروع کنم؛ نمی‌دونم آیا این کاری که دارم می‌کنم درسته یا نه؛ نمی‌دونم چقدر پیامد ممکنه برام داشته باشه... نمی‌دونم... فقط می‌دونم که به عنوان یک فرد عضو جامعه اوتیسم؛ وظیفه اطلاع‌رسانی رو روی دوشم دارم و باید به خوبی انجامش بدم:)

ممکنه وقتی اسم (اوتیسم) به گوشتون بخوره؛ توی ذهنتون افراد عقب مونده یا درخودمانده رو تصور کنین که همگی ضریب هوشی پایینی دارن و حتی توی کارهای روزمره‌شون هم به کمک نیاز دارن. ممکنه فکر کنین افراد اوتیستیک آدم‌ها رو مثل در و پنجره می‌بینن یا این که هیچ وقت نمی‌تونن حرف بزنن. ممکنه حتی فکر کنین اوتیسم یک نوع فوش بده که وقتی از دوستتون عصبانی می‌شین می‌تونین بهش بگین تا حسابی بهش بر بخوره:))))

شاید هم کاملا برعکس فکر کنین. شاید فکر کنین که اوتیسم یعنی نبوغ! شاید فکر کنین که هرکسی اوتیستیکه یعنی مثل اینشتینه(که اوتیستیک بود) یا این که به قول گرتا تامبرگ ابرقدرت داره. شاید حتی بعد از دیدن فیلم تمپل گرندین یا وکیل ووی فوق‌العاده با خودتون گفته باشین که ای کاش منم اوتیستیک و نابغه بودم.

البته این‌ها اصلا تقصیر شما نیست! این ظلمی هست که رسانه در حق جامعه‌ی اوتیسم کرده. رسانه، همیشه اوتیسم رو به دو صورت نشون می‌ده: عقب مونده یا نابغه! درحالی که اوتیسم یک طیفه. کسی که در آخر این طیف باشه، ممکنه مشکلات خیلی زیادی داشته باشه و حتی ضریب هوشی خیلی پایینی داشته باشه و همون طور که آدم‌های عادی و نرمال می‌تونن نابغه باشن، ممکنه توی جامعه اوتیسم هم افراد نابغه‌ و با توانایی‌های عجیب غریبی پیدا بشن. اما در حقیقت ما، افراد عادی(با هر ضریب هوشی) هستیم که توی ارتباطات یا احساسات مشکل داریم. مثل کسی که توی هنر فوق‌العاده هست، اما ورزشش اصلا خوب نیست. این که افراد جلوی خودمون از کلمه (اوتیسم)؛ که زندگی ما رو وصف می‌کنه، به‌عنوان فحش استفاده می‌کنن؛ درد داره. حقیقتا خیلی درد داره...

من توی 18 سالگی تشخیص گرفتم؛ یعنی همین امسال. اما از همون لحظه‌ای که به عنوان یک فرد با سندروم آسپرگر یا همون اوتیسم خفیف شناخته شدم؛ حس کردم که باید در رابطه با مقوله‌ی اطلاع‌رسانی در این زمینه، گامی بردارم و کاری بکنم. قضیه این دلنوشته‌ها و آپلود خاطراتم داخل پلتفرم فصل یک هم، از همین احساس مسئولیت نشات می‌گیره. خلاصه‌ش کنم:) خوشحال می‌شم اگه دلنوشته‌ها و خاطرات بنده رو خوندین، نظر و سوالاتتون رو حتما داخل کامنت‌ها ازم بپرسین. مطمئن باشین بدون جواب نمی‌ذارمشون:)

موفق باشین. 

نگار مجیری.

دیدگاه کاربران  
0/2000

جدیدترین تاپیک ها:

تقویت مهارت های داستان نویسی جزئیات بیشتر اینجا کلیک کنید.