در بند زلیخا : مقدمه

نویسنده: Albatross

نفرت نگاهت را از من نگیر.
من با همین نگاه‌ها که چون قطره‌قطره‌‌ای سیاه روی دیدگانم چکید، رشد کرده‌ام.
من همینم. منزجر کننده و غیر قابل پیشبینی.
من را از خود بران چون اگر بشکنم، این تویی که زخم می‌خوری.
من را از خود بران که اگر طلوع کنم، نوبت غروب توست.
این‌جا جایی برای تو نیست.
من را بران! 
دیدگاه کاربران  
0/2000

جدیدترین تاپیک ها:

تقویت مهارت های داستان نویسی جزئیات بیشتر اینجا کلیک کنید.