بتمن: نجات فاجعه بار
لیلیان، زن کارگر گاتهام، در یک تعقیبوگریز مرگبار بین بتمن و نوچههای پنگوئن، **بهطور تصادفی قربانیِ "نجات"ِ بتمن میشود.**
لیلیان، زن کارگر گاتهام، در یک تعقیبوگریز مرگبار بین بتمن و نوچههای پنگوئن، **بهطور تصادفی قربانیِ "نجات"ِ بتمن میشود.**
«گفتند: وجدان که داشته باشی، قاتل نمیشی… نگفتند اگر وجدان داشته باشی، مرگ بیشتر اذیتت میکنه.» پروانهای که میخواست از باتلاق در بره، خون آغشتهاش کرد… اینجا کسی بیگناه نمیمونه.» من نمیخواستم… ولی دیگه راه برگشتی نیست.» حالا، هر قتل، یک راز است. هر نگاه، یک تهدید. و هر بخشش، یک خیانت. نکته: این داستان به صورت یک فیلمنامه است.
این ادامه داستان تاج و تخت قبلی است پس اگر آن را نخواندید وارد این داستان نشوید. بعد از انتقام داریوش از اردشیر،سودابه و آتوسا با مشکلات زیادی در آینده مواجه می شود. آینده ای که پر از رمز و راز و آبستن اتفاقات زیادی است
در افق طلوع خورشید، جایی میان درختان سر به فلک کشیدهٔ روستای ابریشم، داستانی آغاز میشود که قلبها را به تپش میاندازد. **کیانوش**، جوانی پر از شجاعت و مهربانی، در روزمرگی سادهای زندگی میکند، اما سرنوشت او چیزی فراتر از یک روستایی ساده است. وقتی صدای استغاثهٔ دختری زیبارو و مرموز از دل جنگل بلند میشود، راهزنانی بیرحم پا به صحنه میگذارند و آزمونی برای دل و دستان کیانوش آغاز میشود. نبردی میان حق و باطل، میان زندگی آرام و مسیری پرخطر به پایتخت، **تهران**. اما این تنها آغاز ماجراست. جایی دورتر، در کاخ مجلل کیکاووس، پادشاهی که عقلش را به توطئههای سودابه سپرده، طوفانی از فساد و خیانت در حال شکلگیری است. آیا کیانوش و دختری که به کمک او نیاز دارد، کلید تغییری بزرگ در این سرزمین خواهند بود؟ **"داستانی از شجاعت، خیانت و عشق... سفری که سرنوشت یک مرد را به آزمون میگذارد و آینده ایران را تغییر میدهد."** این سرگذشت را از دست ندهید، در جایی که خورشید به آرامی طلوع میکند، اما سایهٔ تاریکی همچنان بر زمین گسترده است... **"تاج و تخت".**