ژانر
جستجو در عناوین
تعداد کلمات
مرتب سازی براساس
فقط تمام شده ها
فقط داستان های در حال تایپ
ما مال هم هستیم 8 در حال تایپ

ما مال هم هستیم

۲۱ مرداد ۱۴۰۲

گِی و دوتا دختر پسر

0 0 2.9 K
انتقام به سبک نوا 0 در حال تایپ

انتقام به سبک نوا

۳۱ تیر ۱۴۰۲

وقتی دیدمش همه هنگ کردیم رئیسمون یه زن بود؟؟؟یعنی ۷ سال یه زن این باند خلافو چرخونده؟؟

0 0
ماه من 134 در حال تایپ

ماه من

۱۳ تیر ۱۴۰۲

گوشت کوب اومد سرکلاس همه بلند شدیم و سلام کردیم بعد از چند دقیقه گفتم( استاد ببخشید) _(بله خانم یوسفیان؟) +(قیمت عمل دماغ چنده؟؟) کلاس رفت رو هوا استاد هم قرمز شد( بفرمایید بیرون خانم ...... دوستان این خانم هم بیرون) +(استاد ببخشیدا چشم به حرفتون گوش میدم و میرم بیرون ولی اگه دوستامم دنبالم بیان بیرون که کلاس خالی میشه) نگاهی به بچه هایی که همزمان با من بلند شدن کرد ( همه بیرون) همه رفتیم بیرون و کلاس کنسل شد +(دیدین؟؟ کنسل کردن امتحان و کلاس رو به من بسپارید) _(دمت گرم گیتا حرف نداری تو دختر ) به احترام خم شدم و گفتم( من متعلق به همه شمام این زرا چیه میزنین)

2 1 28.8 K
عشق از اول 0 در حال تایپ

عشق از اول

۱۲ تیر ۱۴۰۲

داستان دختر 19 ساله ای است به نام الینا که که به رشته رقاصی علاقه دارد و با دوست پسرش زندگی می کند

0 0
بی جنایت با مکافات!؟ 3 تمام شده

بی جنایت با مکافات!؟

۲۵ فروردین ۱۴۰۲

تا حالا شده آش نخورده و دهن سوخته با مقیاس خیلی بزرگ در حد قتل بشید ؟؟

0 0 512
تمان من 0 در حال تایپ

تمان من

۱۶ اسفند ۱۴۰۱

نام رمان: تمام من نام نویسنده: غزل ابراهیمی(نفس.غزل.84) ژانر: عاشقانه، طنز. خلاصه رمان: دختری شیطون به نام رها که برای دانشگاه‌ش از گیلان به تهران انقالی می‌گیره و در خونه‌ای که پدرش خریده زندگی می‌کنه... زمان زیادی از اومدن‌ش به دانشگاه نمی‌گذره که استادی جذاب میاد و دل دختر داستانمون و می‌بره؛ ولی بروز نم‌یده و میره تو جلد مغرور خودش می‌ره. مقدمه: تو نهایتِ عشقی نهایتِ دوست داشتن و در لابلای این بی نهایت ها چقدر خوشبختم که تو سهم قلب منی...

2 0
پل زنجیری 1 در حال تایپ

پل زنجیری

۹ بهمن ۱۴۰۱

دختری که زندگی اش با چند دوست دیوانه تغییر میکند??

0 0 344
Dark heart 1 در حال تایپ

Dark heart

۵ دی ۱۴۰۱

میزو_کاترینا دختری16ساله هست اون ادم گوشه گیری هست و معمولا با همه سرد رفتار میکنه یروز که داره از مدرسه به خونه برمیگرده متوجه صدایی میشه و...

0 5 312
جانا 165 تمام شده

جانا

۱۴ مهر ۱۴۰۱

خلاصه ایی از داستان: تمام دنیا رو سرم خراب شد اون تنها عشق زندگیم بود با اون لحظه های خوبی داشتم اخ دینای مادر که هیچ وقت به دنیا نیومدی که این اسم روت بزاریم اخ دل شکسته من که نمیتونستم بیشتر از چند روز برای عشقم عزا داری کنم ...............

3 5 42.3 K
دیکتاتور 2 تمام شده

دیکتاتور

۱۰ شهریور ۱۴۰۱

دیکتاتوری نادان در کشوری قدرت میگیرد و کشور را دچار مشکل میکند. این داستان ۲۰ فصل دارد

1 0 378
اخرین بوسه اخرین دیدار 2 در حال تایپ

اخرین بوسه اخرین دیدار

۱۸ مرداد ۱۴۰۱

نادیا دختر بچه ایه که زود بالغ میشه مادرش ترکش میکنه و با اتفاقات عجیب و تلخی که براش می افته تنها دلیل زندگیش انتقام میمونه تا دوباره یه بارم که شده بتونه خوانوادشو جمع کنه و خوشحال باشه اما نمیدونه برا این کار به اکسش نیاز داره دواقع عشق اولو اخرش

1 0 2 K
گرگ مغرور روباه لجباز 8 در حال تایپ

گرگ مغرور روباه لجباز

۲۹ تیر ۱۴۰۱

نفس راد ملقب به روباه ، که صاحب باند قاچاق در ایران است. کسی تاحالا چهره واقعیش را ندیده ، او تصمیم میگیرد بالاخره خودش را نشان دهد! و..... بقیه شو نمیگم رمان لو میره :)

4 26 6.6 K
•ماجرا های من با خواهر و برادرم• 1 در حال تایپ

•ماجرا های من با خواهر و برادرم•

۱۶ خرداد ۱۴۰۱

دلت میخواد خواهر بزرگ ترت را منفجر کنی؟ برادرت را چطور؟ دوست داری به یک ماجراجویی در جنگل بروی؟ آن هم با تحمل اخلاق های گند خواهر برادر نوجوانت.. به هر حال، قرار است خیلی خوش بگذرد! با خوردن ما شمالو و نوشابه، توی یه پنجشنبه ی ساکت و آروم، دور از پدر و مادر! آنی، بری و جنا به یک ماجراجویی در جنگل میروند!

0 0 1
لمس اب و خاک 2 در حال تایپ

لمس اب و خاک

۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۱

یک دنیای جدید و هفت سرزمین که توسط شاهزاده رهبری میشه . سرزمین هایی که توسط فرزندان موجود نگهداری میشه . در یکی از این سرزمین ها مردی جوان زندگی میکنه که برای محافظت از خانوادش باید تا پای جان با غول ها بجنگه اما جنگ و خونریزی همیشه یک پیروزی شیرین رو به ارمغان نمیاره .

0 0 4.2 K
سیاه و سفید 0 در حال تایپ

سیاه و سفید

۲۷ اسفند ۱۴۰۰

زندگی منم مثل هر نوجوون دیگه حوصله سر بره نه میدونم چی میخوام..نه میدونم کی هستم..نه میدونم قراره چی بشم.. قراره جوری که خانوادم میخوان بشم؟ یا جوری که خودم میخوام؟ شاید من فقط باید دوباره بچگی کنم..شاید زود بزرگ شدم.. فقط زمان میخوام تا بتونم زندگیمو هضم کنم

0 0 0
تقویت مهارت های داستان نویسی جزئیات بیشتر اینجا کلیک کنید.