ژانر
جستجو در عناوین
تعداد کلمات
مرتب سازی براساس
فقط تمام شده ها
فقط داستان های در حال تایپ
شادِ غمگین 0 در حال تایپ

شادِ غمگین

۱۰ بهمن ۱۴۰۱

دختری عاشق و دلداده بودم..اما...

0 0 0
و اینبار قلمم می‌نویسد، از عشق،نفرت،گریه،خیانت و...جنون!. کجاست آن عدالتی که قبل از بدنیا آمدنمان بهمان گوشزد کردند؟  عدالتتان این بود؟ دزدان قلب ها با وقاحت بروند و بخندند؟ آه از این سادگی،از این پستی،و از این عشق های نافرجام.... 0 در حال تایپ

و اینبار قلمم می‌نویسد، از عشق،نفرت،گریه،خیانت و...جنون!. کجاست آن عدالتی که قبل از بدنیا آمدنمان بهمان گوشزد کردند؟ عدالتتان این بود؟ دزدان قلب ها با وقاحت بروند و بخندند؟ آه از این سادگی،از این پستی،و از این عشق های نافرجام....

۷ آذر ۱۴۰۱

دریا دختری ساده بود که با خیانتی که از عشقش میبینه بعد از مدتی مشکل روانی نسبتا حاد میگیره ولی بعد از یکسری اتفاقات وارد جلد جدیدی از زندگیش میشه.

0 0 0
0 در حال تایپ

"بازیکن شماره 666"

۷ آذر ۱۴۰۱

کل مردم توسط ارتش رباتیک اسیر میشوند...اما در همین زمان مذاکره ای بین انسانها و رباتها صورت میگیرد و بازی جدیدی شروع میشود. برنده بازی میتواند تصمیم بگیرد چه بلایی سر زمین بیاید،انسانها تصمیم دارند بعد از بردن بازی زمین را نجات بدهد و ربات ها میخواهند کره زمین را نابود کنند. "داور سوت را به صدا در اورد و توی بلندگو داد زد: بازیکن شماره 666 به همراه هم تیمی هایش وارد زمین بازی میشوند!"

0 0
سقوط امپراتوری 0 در حال تایپ

سقوط امپراتوری

۱۴ بهمن ۱۴۰۱

جنگ بر کمین امپراتوری است و کسی ، از همه جا بی‌خبر ناجی امپراتوری

0 0
ه‌ه‌هه 0 در حال تایپ

ه‌ه‌هه

۱۴ بهمن ۱۴۰۱

جعططجلخّآّمّکّّومبیآیحآنق

0 0
من زندم! 0 در حال تایپ

من زندم!

۱۸ اسفند ۱۴۰۱

جانکوگ و تهیونگ عاشق همن ولی تهیونگ خودکشی میکنه و کوک افسرده میشه و فقط سرگروه دلیلش رو میدونه و اعضا هرجور شده میفهمن

0 0
من زندم!? 0 در حال تایپ

من زندم!?

۱۸ اسفند ۱۴۰۱

تهیونگ و جانکوگ عاشق همن و تهیونگ میمیره و تنها نامجون دلیلش رو میدونه

0 0
مرد ستاره ها 0 در حال تایپ

مرد ستاره ها

۱۱ خرداد ۱۴۰۲

سازمان ناسا شهاب سنگی را شناسایی کرده که در 5 سال آینده به زمین برخورد می کند و گروهی را استخدام کرده اند که ...

0 0 0
دیوانه ی بی هیاهو 0 در حال تایپ

دیوانه ی بی هیاهو

۱۵ دی ۱۴۰۱

داستان دختری به اسم گلاسا که یکی از دوستای قدیمیشو به اسم مهرسا پیدا میکنه. مهرسا توی یه خانواده پر جمعیت زندگی میکنه و سه تا برادر داره .بعد از اینکه گلاسا رو پیدا میکنه اتفاقات نسبتا هیجان انگیزی اتفاق میفته....

0 0 0
عشق سیگاری من 0 در حال تایپ

عشق سیگاری من

۳۰ دی ۱۴۰۱

مردی از تبار جادوگران تنها تر از ماه در آسمان غبار آلود دختری از سازمانی مخوف با گذشته ایی پنهان آیا آینده ایی وجود دارد ؟ یا فقط وهم و خیال از ترس است ؟ نمی‌دانم شاید کمی از هردو

0 0 0
رمان حس عجیب 0 در حال تایپ

رمان حس عجیب

۴ بهمن ۱۴۰۱

خلاصه داستان ؛ درباره ی گروه ستاره ها هست و از طرفی دختری مهربان به اسم نفس که رویا ها و آرزوهای محال زیادی دارد اما... روبرو شدن دختر داستان با گروه ستاره ها اتفاقهای پر از احساس رو می‌سازد که خواندنش خالی از لطف نیست

0 0
تمان من 0 در حال تایپ

تمان من

۱۶ اسفند ۱۴۰۱

نام رمان: تمام من نام نویسنده: غزل ابراهیمی(نفس.غزل.84) ژانر: عاشقانه، طنز. خلاصه رمان: دختری شیطون به نام رها که برای دانشگاه‌ش از گیلان به تهران انقالی می‌گیره و در خونه‌ای که پدرش خریده زندگی می‌کنه... زمان زیادی از اومدن‌ش به دانشگاه نمی‌گذره که استادی جذاب میاد و دل دختر داستانمون و می‌بره؛ ولی بروز نم‌یده و میره تو جلد مغرور خودش می‌ره. مقدمه: تو نهایتِ عشقی نهایتِ دوست داشتن و در لابلای این بی نهایت ها چقدر خوشبختم که تو سهم قلب منی...

1 0
نفرین خودکار آبی 0 در حال تایپ

نفرین خودکار آبی

۹ اردیبهشت ۱۴۰۲

نمیپرسم، چون مطمئنم کلمه نفرین رو شنیدین نفرین یا دامن یه آدم رو میگره یا خونه این از اوناس که دامن آدم میگیره منتهی با خودکار آبی با داستان بهتون خوش‌بگذره و مواظب نفرین خودکار آبی باشید

0 0 0
تنها 0 در حال تایپ

تنها

۷ خرداد ۱۴۰۲

متن کوتاهی مرتبط با مردی که نام او فاش نمی شود . 4 ماه است که همسرش آلنیا او را ترک کرده است و او با ذهنی بیمار و آشفته در پی بهتر شدن وضع خود است این متن توصیف حال و اوضاع این مرد است .

0 0 0
اتشگر گیتی 0 در حال تایپ

اتشگر گیتی

۱۱ خرداد ۱۴۰۲

دختری که از خانواده خود جدا شد و واقعیت تلخی را فهمید عشق تلخی داشت حکایتش غمگین بود این حکایت گیتی بود

0 0
تقویت مهارت های داستان نویسی جزئیات بیشتر اینجا کلیک کنید.