ژانر
جستجو در عناوین
تعداد کلمات
مرتب سازی براساس
فقط تمام شده ها
فقط داستان های در حال تایپ
بخت سوخته 72 تمام شده

بخت سوخته

۳ مهر ۱۴۰۲

نویسنده: آلباتروس ... آن اتفاق، همان اتفاقی که نباید می‌افتاد و افتاد، همانی که باعث مرگ یکیشان شد، ظاهراً حادثه‌ای بیش نبود؛ اما چه کسی دید؟ چه کسی زوزه‌های چشمان پلید را شنید؟ که پوزخندهای مرموز پشت این حادثه را دید؟ باور بر این بود که دیگر تمام شده، دیگر نزاعی نخواهد بود؛ ولی آن اتفاق شروع دوره جدید بازی بود، بازی‌ که مرحله به مرحله‌اش با نفرت بنا شد و منجر به مرگ او و برافراشته شدن پرچم فراق بر روی قله عشق شد!

0 0 109.7 K
فرا تر از یقین : معما 1 در حال تایپ

فرا تر از یقین : معما

۳۰ شهریور ۱۴۰۲

دستی بر موهای سیاهش کشید. چشمان آبی آیینه مانندش تصویر شهر پر آشوب را منعکس می کرد.پرونده پیچیده ای بود.پرونده ای که گذشته را به حال وصل می کرد. گذشته ای گیج کننده و خطرناک...

0 0 232
بی حس 1 در حال تایپ

بی حس

۲۲ شهریور ۱۴۰۲

چی شد که ب اینجا رسیدم ؟ چی شد ک الان باید بجای یک زندگی خوب در زندان باشم.... چطور ب دست یک دختر گول خوردم .... ...............__________................ داستان پسرمافیا بزرگ و قدرتمند و دخترپلیس ک میخواد مافیا رو دستگیر کنه چی میشه اگه پسر داستان گول دختر رو بخوره و ......

0 1 1
چشم رنگی 18 در حال تایپ

چشم رنگی

۱۴ شهریور ۱۴۰۲

چی میشه که یه توهم دیداری ساده، زندگی یه پسری که داره خودشو آماده ورود به دانشگاه می کنه رو از هم می پاشه؟

11 31 49.5 K
ققنوس 10 در حال تایپ

ققنوس

۱۲ شهریور ۱۴۰۲

اختراعی از یک جوان که به ضرر میلیون ها انسان تمام شد. جوانی که برای نجات خودش و انسان ها با اختراع خودش همه چیز را تمام کند

6 16 20 K
.... 0 در حال تایپ

....

۳۱ مرداد ۱۴۰۲

هنگامی که سیاهی سفیدی را می بلعد و رنگ ها آواز آغاز می خوانند، پسر جوانی بیدار می شود درحالی که لباسش خون آلود است و خاطره ای در ذهنش وجود ندارد. او کیست؟ در اینجا چه می کند؟ و به کجا خواهد رفت؟....

0 0 0
داستانک  « دلهره » 0 تمام شده

داستانک « دلهره »

۱۶ مرداد ۱۴۰۲

چشم هات رو باز می‌کنی و از روی پارکت های سردی که کل بدنت رو کوفته کردن بلند میشی. به دیوار پشتت تکیه می‌کنی و با به یاد آوردن اتفاقات چند ساعت پیش چشم‌هات خیس میشن باورت نمیشه... وقتی چشمت به لباس عروس سفیدی که چند ساعت قبل به تن داشتی و حالا با قرمزی خون پر شده دوباره هجوم و سنگینی احساسات رو در اعماق قلبت حس می‌کنی تو...چیکار کردی؟... تو کشتیش؟... دستات رو روی سرت می‌ذاری و جیغ می‌زنی...روز عروسیت رو با دست های خودت خاکستر کردی... چشمت به خونی که روی زمین ریخته خیره می‌مونه...! جسد کجاست؟ با ترس از جات بلند می‌شی و سمت خون میری و مطمئن میشی خبرایی هست. اسلحه‌ات رو نمی‌تونی پیدا کنی و سردرگم اطرف خونه پرسه می‌زنی و وحشت کردی... کل خونه رو سکوت گرفته و این سکوت بیشتر تورو به مرز جنون می‌بره. رو به روی آینه میری و موهایی که فر اطرافت ریخته رو کنار می‌زنی ریمل و خط چشمت پخش شده و قیافه تورو داغون تر کرده... حس مرگ بهت دست میده این چه بازیه؟ چشم هات رو برای چند دقیقه می‌بندی می‌خوای ترست بریزه در عرض چند ثانیه صدای نفسی رو کنار گوشت احساس می‌کنی... وقتی چشمات رو باز می‌کنی هول می‌کنی و اگه زود دست به کار نمی‌شد افتادنت حتمی بود با دیدن دوباره اش انگار جون تازه ای می‌گیری صداش رو می‌شنوی که میگه: -‌ معذرت می‌خوام بیب...ترسوندمت! برات یه چیزی آوردم دوست داری ببینی؟ لبخند محوی می‌زنی و سرت رو تکون میدی از بغلش بیرون میای و اون به سمتی میره و با جعبه ای توی دستش بر‌میگرده -‌ برای توعه باز کن... با استرس در جعبه رو کمی بالا میدی و در آنی از لحظه بوی خون حس می‌کنی شوک زده جعبه رو ...

0 0
ارباب تاریکی: سقوط رهبر 3 در حال تایپ

ارباب تاریکی: سقوط رهبر

۳۰ تیر ۱۴۰۲

چه می شود اگر بفهمیم تمام دانسته های ما راجب کسی یا چیزی اشتباه است؟ چه می شود اگر بفهمیم کسی که به او عشق می ورزیم با تمام وجود از ما متنفر است و نفرت دارد؟ چه می شود اگر بفهمیم صمیمی ترین دوستنمان دشمنان قسم خورده ما هستند؟ چه می شود اگر بفهمیم هیچ پایانی برای درد و رنج های ما وجود ندارد؟ چه می شود اگر بفهمیم آدم هایی که فکر می کردیم خوب هستند ، پلید باشند؟ چه می شود اگر بفهمیم تاریکی به آن سیاهی که به نظر می رسد نیست و روشنایی میتواند سیاه تر از هر تاریکی باشد؟ چه می شود اگر بفهمیم شیاطین به آن بدی که به نظر می رسند نیستند و فرشتگان هم به آن خوبی که به نظر میرسد نباشند؟ داشتن ماهیت خوب و روشن همیشه به معنای خوب بودن نیست و داشتن ماهیت بد و تاریک همیشه دلیل بر بد بودن نیست.

8 6 8.4 K
بهشت ساختگی 1 در حال تایپ

بهشت ساختگی

۴ تیر ۱۴۰۲

چند پسر و دختر جوان به اسم میا،گریس،اندرو و هنری در دنیایی پر از بدی زندگی می‌کنند که یک روز با اتفاقات عجیبی روبرو میشوند............

0 0 1
استار علیه نیرو های شیطانی 0 در حال تایپ

استار علیه نیرو های شیطانی

۲۵ خرداد ۱۴۰۲

داستان دختری غرق در خیالات خود که به دنبال ماجراجویی در دنیایی دیگر میرود و بر خلاف میل باطنی او اتفاقاتی دور از باور می افتد که استار را برای ماندن در آنجا مشتاق می کند.. استار دختری در ظاهر خشن اما از درون مهربان با پسری به نام مارکو آشنا میشود و...

0 0
Cold and Hot 1 در حال تایپ

Cold and Hot

۲۴ خرداد ۱۴۰۲

دختری خشن که از سه سالگی بعد از مرگ مادرش شروع به آموزش دیده تا به یک قاتل خونسرد و بی رحم تبدیل شود و در مقابل پسری از خانواده که از بیرون خشن ولی در درون گرم و صمیمی، داستانی که سرنوشت برای این دو نوشته است چیست؟

0 0 415
مزرعه فلانگو 0 در حال تایپ

مزرعه فلانگو

۱۵ خرداد ۱۴۰۲

دختری جوان در سال 1989 پا به دنیا میزارد و از بچگی عاشق ماجراجویی است بهتر است.بقیه کتاب خودتان بخوانید تا از موضوع های کتاب سر در بیارید.

0 0 0
بی جنایت با مکافات!؟ 3 تمام شده

بی جنایت با مکافات!؟

۲۵ فروردین ۱۴۰۲

تا حالا شده آش نخورده و دهن سوخته با مقیاس خیلی بزرگ در حد قتل بشید ؟؟

0 0 512
پل زنجیری 1 در حال تایپ

پل زنجیری

۹ بهمن ۱۴۰۱

دختری که زندگی اش با چند دوست دیوانه تغییر میکند??

0 0 344
قاتل شهر 2 در حال تایپ

قاتل شهر

۲۴ آذر ۱۴۰۱

رمان قاتل شهر،زندگی آقا مهدی و روابط و اتفاقات که برایش می افتد را روایت می کند

0 0 688
تقویت مهارت های داستان نویسی جزئیات بیشتر اینجا کلیک کنید.