شکارچیان ارواح: میراث
مادری مجرد همراه با دو فرزندش به خانه ای که از پدر جدا شده اش به ارث رسیده است، نقل مکان می کنند. همانطور که در آنجا مستقر می شوند، ارتباط خود را با شکارچیان ارواح کشف میکنند.
مادری مجرد همراه با دو فرزندش به خانه ای که از پدر جدا شده اش به ارث رسیده است، نقل مکان می کنند. همانطور که در آنجا مستقر می شوند، ارتباط خود را با شکارچیان ارواح کشف میکنند.
والتر نیومَن یک خوره لوازم الکترونیک است و به تازگی یک ابزار جدید و جالب به نام زوزه کش خریداری کرده است. این دستگاه قرار است به والتر اجازه دهد تا زوزه ارواح را ضبط کند. برخلاف ادعای دوستانش، والتر معتقد است که دستگاه، چیز هایی عجیبی ضبط کرده است. به نظر میرسد که در های تالار وحشت در حال باز شدن هستند.
-ما چند نفریم و چند هدف مختلف داریم آرزو های بزرگی که از بچگی رویاش رو داشتیم بالاخره قراره به حقیقت بپیونده اما درست جایی که روزگار روی خوشش رو بهمون نشون میده ما تردید میکنیم بین یه دوراهی سخت گیر میکنیم بین دوراهی عشق و آرزو جایی که باید یکیشون رو انتخاب کنیم و هر کدوم از ما تصمیمی میگیریم که زندگیمون رو به کل تغییر میده....!
چرا نمیگی کی هستی؟ تالار مهمان قصر سال هاست که ازبین رفته. بعد از مرگ پادشاه همه چیز توی سالسکی عوض شده...... صدای جیر جیر کرکنندهٔ چنگناله ها و بلافاصله صدای جیغ حیواناتی که در حیاط قصر روانه شده بودند طنین انداز شد و رهام را از ادامه ی حرفش باز داشت... چنگاله ها پرندگان وحشی و درنده ای بودند که همراه نوای کریحشان رعب و وحشت را از کیلومتر ها فاصله در دل هر موجود زنده ای، زنده میکردند. شنیده شدن صدای چنگاله حاکی از شکست بود، حاکی از نا امیدی تنها امید مردم «فالکی»*.
بار غمی به همراه دارم که میدانم و میتوانم آن را زمین بگذارم ، ولی نمیخواهم ... شاید تا ابد و دهر ادامه یابد ...
خنده ها.خنده هایی که صدای کشیدن ناخون روی تخته سیاه رو دارن.چشم ها.چشم هایی که همینجوری بهت زل زدن.آدم هایی که میمیرن چیزایی که تغییر میکنن و این مردمن که چیزی نمیفهمن
به خود قول داده بود دیگر بغض نکند بغضش را بشکند و در خود نریزد آن همه بغض در گلویش را بیرون بریزد لارا را در آغوش گرفت بعد خودش را در آغوش گرفت سپس فریادی از جنس سکوت زد فریادی از جنس سکوت چاقو را بلند کرد و بغض را شکافت بغض را شکافت بغض همراه با گلبرگ های قرمز روی برف ها بیرون می ریختند ...
آشنایی با شخصیت ها و مکان) یتیم خوانه رنگین کمان دارای بخش های رنگی هستش. هر بخش یه ویژگی خاص داره که تقریبا با رنگ بخش همخوانی داره. رنگ قرمز( نماد آتش):بچه هایی که شیطون و کمی عصبی،قلدر،غیر قابل کنترل و کمی سادیسمی هستن در این بخش نگهداری میشن. رنگ نارنجی( نماد مار):بچه هایی که بازیگری خوبی دارن و دنبال اذیت کردن بچه های دیگه هستن یا با تغییر چهره و بازیگری به خواسته هاشون میرسن در این بخش نگهداری میشوند. رنگ زرد( نماد باد): بچه هایی که همیشه داستان سرایی خوبی دارن و داستان هایی میگن که به نفع خودشون باشه طوری که همه باور کنن در این بخش نگهداری میشوند. رنگ سبز(نماد خاک): بچه هایی که صبر زیادی دارن کم حرفن و در حین حال بسیار سریع هستم و قدرت پنجگانه زیادی دارن( مثلا: میتونن موقعیت مگس رو از صداش تشخیص بدن) در این بخش نگهداری میشن. رنگ آبی( نماد آب): بچه هایی که خیلی باهوش هستن طوری که به آنها نابغه میگن و راجب همه چیز اطلاعات دارن حتی شخص در این بخش نگهداری میشوند. رنگ نیلی( نماد عشق): بچه هایی که همیشه همه چیز رو به نفع خو شون تموم میکنن بقیه رو وادار به عمل دستورات خود میکنن و همیشه طلبکار هستن در این بخش نگهداری میشوند. رنگ بنفش( نماد رعد و برق): بچه هایی که قدرت رهبری و نقشه کشی خوبی دارن قدرت کنترل دیگران و دارای کمی اخلاق دیوانگی هستن در این بخش نگهداری میشوند. ترزا( معشوقه تیا): در بخش قرمز، کمی سادیسم، موی و چشم و آبروی قهوه ای روشن، متولد کشور چین، علایق:نودلیت،آلبالو،لواشک،تفنگ. تیا( معشوقه ترزا): در بخش نیلی، کمی مازوخیسم، موی و آبروی رنگ شده صورتی و چشم های آبی، متولد فرانسه، ...
او زیباترین واقعهی زندگی من بود... و چقدر حیف که مدتش کوتاه و زود گذر شد!
موضوع داستان : داستان درباره یک دختر جوان است که بخاطر برادرش مجبور میشود تمام وقت کار کند تا بدهی برادرقمار بازش را بدهد اما در همین موقع اتفاقی می افتد که زندگی دختر را زیر و رو میکند.... نویسنده زهرا دوست کامی