شب
بی تفاوت باش نسبت به همه چیز ،حتی بدی که یک روز تو را رها میکند و تجزیه شدن را به بودن با تو ترجیح می دهد.
بی تفاوت باش نسبت به همه چیز ،حتی بدی که یک روز تو را رها میکند و تجزیه شدن را به بودن با تو ترجیح می دهد.
اسم من شیراکین اما هستش!? من یه دختر معمولی تو دنیای انسان ها هستم که با ۴ تا از خواهرام زندگی میکنم . یکی از شبا من یه خوابی دیدم که خیلی دوس داشتم به واقعیت بپیونده ...ولی رویام به حقیقت پیوست... خواب من در مورد ۵ تا پسر بودن که منو خواهرام باهاشون اشنا میشیم و در اخر عاشق میشیم ... و مشکلی ها هم در بین ماها هست اتفاقای غمگین و شوکه کندجنده در جلو روی ما هستش...
توریمو در شهری که مردمش توانایی کنترل چوب درخت رو دارن متولد میشود اما او نمیتواند چوب درختان رو کنترل کند و طبق رسم و رسومات او تبعید میشود اما طی یک اتفاق....
دوباره صبح شروع شد و باید به خیابان میرفت ، گل ها را به دست گرفت و وارد آن شد
پروانه های خشک شده ، از لا به لای کتاب شعر ، پرواز را از یاد بردند...
راوی وقتی از خواب بیدار میشود ، اسمش را فراموش کرده . برای پیدا کردن اسم خود تلاش میکند . در گفتههای اطرافیان دنبال نام مخاطب که خودش است میگردد.