سیم سوم
شاید شما هم پیرمردی را که با ویولن کهنهاش زندگی میآفریند دیده باشید
شاید شما هم پیرمردی را که با ویولن کهنهاش زندگی میآفریند دیده باشید
پیروزی در مبارزه او را به معشوقش میرساند و شکست همهٔ آرزوهایش را خواهد ربود
بی تفاوت باش نسبت به همه چیز ،حتی بدی که یک روز تو را رها میکند و تجزیه شدن را به بودن با تو ترجیح می دهد.
اسم من شیراکین اما هستش!? من یه دختر معمولی تو دنیای انسان ها هستم که با ۴ تا از خواهرام زندگی میکنم . یکی از شبا من یه خوابی دیدم که خیلی دوس داشتم به واقعیت بپیونده ...ولی رویام به حقیقت پیوست... خواب من در مورد ۵ تا پسر بودن که منو خواهرام باهاشون اشنا میشیم و در اخر عاشق میشیم ... و مشکلی ها هم در بین ماها هست اتفاقای غمگین و شوکه کندجنده در جلو روی ما هستش...
توریمو در شهری که مردمش توانایی کنترل چوب درخت رو دارن متولد میشود اما او نمیتواند چوب درختان رو کنترل کند و طبق رسم و رسومات او تبعید میشود اما طی یک اتفاق....
این داستان خیلی کوتاه است. شاید اصلا مصداق داستان کوتاه نباشد و روایت کوچک درنظر گرفته شود. در هرحال موضوع این داستان یا روایت کوتاه درباره تازه عروسی است که می توانست مطابق با رسومی که در خانواده ها جاری است، در جمع خانواده خودش و همسر، اولین شب یلدا را جشن بگیرد اما ویروس کرونا مثل همیشه یِ این چندمدتی که مزاحم جهان شده، این بار هم معادلات معمول را به هم می زند و عروس داستان هم در جهان خیالاتش سفر می کند و شب یلدا می گیرد.
دوباره صبح شروع شد و باید به خیابان میرفت ، گل ها را به دست گرفت و وارد آن شد
پروانه های خشک شده ، از لا به لای کتاب شعر ، پرواز را از یاد بردند...
راوی وقتی از خواب بیدار میشود ، اسمش را فراموش کرده . برای پیدا کردن اسم خود تلاش میکند . در گفتههای اطرافیان دنبال نام مخاطب که خودش است میگردد.